حسین حسنی سعدی از فرماندهان برجستۀ جنگ تحمیلی و سرلشکر ارتش جمهوری اسلامی ایران است. او از سال ۱۳۹۵ به‌عنوان جانشین فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا شروع به فعالیت کرد. سرلشکر سعدی از ۱۳۶۵ تا اردیبهشت ۱۳۷۰ نیز فرماندهی نیروی زمینی ارتش را برعهده داشته است و در فاصله سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۵ معاون هماهنگ‌کنندهٔ ستاد کل نیروهای مسلح بوده است.

زندگی‌نامه

سرلشکر حسین حسنی سعدی در سال ۱۳۲۰ در کرمان به دنیا آمد. او تحصیلات مقدماتی را در شهرش سپری کرد و در سال ۱۳۴۰ به طور رسمی وارد ارتش شد.

حسین حسنی سعدی پس از انقلاب اسلامی در سال 1357، ارتقاء درجه یافت و به محض آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل گردید. 

سرلشکر حسنی سعدی در طول جنگ، از فرماندهان ارشد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به ‌شمار می‌آمد و در اغلب عملیات‌های مهم، حضوری فعال داشت.

سرلشکر حسنی سعدی از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ فرمانده تیپ دانشجویان دانشکده افسری بود و از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۱ فرماندهی لشکر ۲۱ حمزه را برعهده داشت و از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۲ به‌عنوان جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش فعالیت می‌کرد.

سوابق

-        فرمانده لشکر ۲۱ حمزه

-        فرمانده نیروی زمینی ارتش

-        معاون هماهنگ‌کنندهٔ ستاد کل نیروهای مسلح

-        جانشین فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا

نشان‌ها و افتخارات

عملکرد مهم و تاثیرگذار سرلشکر حسنی سعدی در طول سال‌های جنگ و پس از آن، سبب شد که وی دو نشان درجه یک فتح و یک نشان درجه دو فتح دریافت نماید.

فعالیت سرلشکر حسنی سعدی در روزهای نخست جنگ

امیر سرلشکر حسنی سعدی که در شروع جنگ فرمانده تیپ دانشجویان دانشگاه جنگ ارتش بود، روز سوم جنگ، 5 گردان از دانشجویانش را به اهواز برد تا به مناطق درگیر بفرستد. وقتی فهمید خرمشهر و آبادان نیاز به نیرو دارند خود را به آب‌وآتش زد تا بخشی از نیروهایش را در شرایط محاصره به آبادان برساند و با دو گردان از اهواز به سمت آبادان حرکت کرد. در نزدیکی دارخویین قصد آن کرد تا ازطریق شادگان به خرمشهر برسد. اما به دلیل عبور عراقی‌ها از کارون و تسلط دشمن بر جاده اهواز - آبادان، نمی‌تواند از آن طریق جلو برود. بار دیگر سعی می‌کند تا از طریق ماهشهر خود و دانشجویانش را به آبادان و خرمشهر برساند. اما آنجا هم با حضور دشمن مواجه شده و رفتن به آبادان باز می‌ماند.

سرلشکر سعدی از آنجا به همراه دانشجویانش به بندر امام می‌رود، شاید بتواند از طریق آب خود را به آبادان و خرمشهر برساند. اما از این طریق هم نمی‌تواند کاری انجام دهد. در این اثنا و در تکاپوی رساندن خود و نیروهایش به خرمشهر و آبادان با سرهنگ فروزان روبه‌رو می‌شود. سرهنگ فروزان فرمانده وقت قرارگاه اروند وقتی تلاش و تکاپوی حسن سعدی را می‌بیند، تصمیم می‌گیرد وی را به‌عنوان فرمانده خرمشهر و آبادان مأمور نجات این دو شهر کند.

از آن به بعد، سرلشکر حسنی سعدی در عملیات‌های مهم و سرنوشت سازی شرکت کرده و هدایت بخشی از مدافعان کشور را برعهده می‌گیرد. عملیات فتح المبین، بیت المقدس، والفجر 8 و ... از مهم‌ترین عملیات‌های سرلشکر سعدی در سال‌های نخست جنگ است.

یک خاطره خواندنی از سرلشکر حسنی سعدی 

یکی از خبرنگاران در مصاحبه‌ای که با سرلشکر حسنی سعدی داشته، خاطرۀ زیر را از او نقل می‌کند: « بنی‌صدر در 6 آذرماه سال 59 به همراه امرای ارتش از جمله شهیدان نامجو، فلاحی و فکوری به آبادان سفر می‌کند. سرلشکر مجاهد حسنی سعدی می‌گفت: «من وضعیت آبادان و خرمشهر را برای بنی صدر شرح دادم و گفتم که آبادان در محاصره 330 درجه است و ...

بنی صدر همان‌گونه که روی صندلی نشسته بود، از ترس غش کرد و روی زمین افتاد. دکتر شیبانی او را معالجه کرد و سرم به او وصل کرد... فردا صبح زود نیز او را با هلی‌کوپتر بردند.»