فالانکس مقدونی
فالانکس مقدونی (Macedonian phalanx) یک صورتبندی نظامی باستان است که از زمان سومریها در برخی مناطق به کار گرفته میشد اما در زمان دولت – شهرهای یونانی رایج شد. فیلیپ مقدونی (پادشاه مقدونیه) و پسرش اسکندر این صورتبندی جنگی را کامل کردند و به شکل یک روش جنگی نوین درآوردند. اسکندر مقدونی با بهرهگیری از این روش توانست کشورهای زیادی را فتح کند.
فالانکس مقدونی پس از اسکندر نیز در ارتشهای باستانی مختلف به کار گرفته شد اما رومیان بودند که با تکمیل و تطور آن توانستند به یک صورتبندی جدیدتر و موثرتر دست پیدا کنند.
صورتبندی فالانکس مقدونی
پلوتارک، مورخ یونانی در وصف فالانکس میگوید: به دیوی وحشی می ماند، هنگامی که با دشمن روبرو می شود و نیزههایش را برای نبرد، راست میگیرد.
طبق توصیف پلوتارک، فالانکس یک صورتبندی رزمی مستطیل شکل است که از پیادهنظام سنگین اسلحۀ مسلح به نیزههای بلند تشکیل شده است. در روش فالانکس مقدونی، یک گروه حدودا 240 نفره از سربازان نیزه به دست ایجاد میشود. در این گروه مستطیل شکل 15 ردیف 16 نفره تشکیل میشود. در دست هر سرباز نیز یک نیزه بلند چوبی به نام «ساریسا» است. ردیف های جلویی و عقبی نیزههای خود را به صورت قائم و روبه جلو نگه میدارند تا سربازان نتوانند جلو بیایند. ردیفهای میانی نیزهها را به صورت 45 درجه نگه میدارند تا سربازان نتوانند از طریق اسب به قلب این مستطیل نفوذ کنند. ردیفهای عقبی به نسبت ردیفهای جلوتر، زاویۀ نیزهها را بالاتر میگیرند. ردیف آخر نیز نیزهها را به صورت قائم میگیرند تا دشمن از عقب به مستطیل حمله نکنند. بدین ترتیب، یک جوجه تیغی متحرک از سربازان نیزه به دست تشکیل میشود؛ یک جوجه تیغی متحرک که هیچ دشمنی نمیتواند در آن نفوذ کند.
تاریخچه
در یک ستون سنگی متعلق به سومریها در قرن 25 قبل از میلاد، سربازان به نیزه، کلاهخود و سپرهای بزرگی که تمام بدن آنها را تحت پوشش قرار می داد، مسلح شده بودند. این قدیمیترین شاهد از یک فالانکس است. به جز سومریها، در تواریخ آمده که مصریها نیز از نوعی روش فالانکس استفاده میکردند. از سویی دیگر، اصطلاح فالانکس را میتوان در یادداشتهای هومر نیز یافت. او این روش را به هوپلیتها ( پیاده نظام سنگین اسلحه مجهز ارتشهای یونان باستان و مدیترانه شرقی) نسبت داده است.
روش فالانکس در میان دولت – شهرهای یونانی بسیار رایج بوده است. اسپارتها و آتنیها از این روش بهره میجستند و هرودوت میگوید در نبرد ماراتن از این صورتبندی بهره بردهاند.
با این حال، فیلیپ مقدونی، پادشاه مقتدر مقدونیه، بود که ارتش قدرتمند خود را به این روش آرایش و نظم داد. او روش فالانکس را تکمیل کرد، تغییراتی در نیزهها ایجاد نمود و مثلا پایین آن را به نوعی آهن مسلح کرد که وزن نیزه را متعادل مینمود. همچنین، چوپ نیزهها را مستحکم کرد که به راحتی نشکنند. او علاقۀ زیادی به سوارهنظام نداشت و ترجیح داد بیشتر لشکریان خود را به صورت یک تودۀ جمع شدۀ فالانکس نظم دهد. او ساعتها و روزها با سربازان خود تمرین کرد و آداب جنگیدن به صورت فالانکس را به آنان آموخت.
ارتش مجهز فیلیپ به اسکندر ارث رسید و او با بهره گیری از روش فالانکس و ارتش مجهز پدرش توانست یونان، آسیای صغیر، ایران و بخشی از هندوستان را به تصرف خود درآورد.
با این حال، بعد از ظهور رومیها، روش فالانکس تغییراتی بنیادین یافت. رومیها نظم جدیدی به فالانکسها دادند و با تطور آن و ترکیبش با روشهای بومی و بهره گیری از تجربیات سایر ارتشها «لژیونهای» رمی را به وجود آوردند.
نقاط ضعف
با وجود اهمیت فالانکس و قدرت آن و تواناییاش در عهد باستان، این روش نقاط ضعفی هم داشته است. روش فالانکس بیشتر در سطوح صاف و دشتهای پهناور به کار میآمد. در جنگ کوهستانی و مناطق پرشیب، نظم فالانکس به راحتی از بین میرفت.
همچنین، سوارهنظام سلاح سبک و روش چریکی دشمن اصلی فالانکسها بودند. پارتها با بهره بردن از همین روش توانستند سلوکیان (وارثان یونانی اسکندر) را شکست داده و از ایران بیرون کنند. همچنین، این روش یعنی بهره بردن از سواره نظام سلاح سبک و تیرو کمان و عدم نزدیک شدن به فالانکس باعث شکست کراسوس از سورنا در نبرد حران شد.
همچنین، فالانکسها در کنارهها ضعیف بودند و اگر دشمن فضای کافی داشت و میتوانست از بغل به آنها حمله کند، با دردسر زیادی مواجه میشدند.
این نقاط ضعف نهایتا سبب شدند که روش فالانکس کنار گذاشته شود و جای خود را به روشهای جنگی نوینتری بدهد.
فالانکس مقدونی
- پژوهشکده سایبرپلیتیک دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران (دافوس آجا)
ارسال دیدگاه