• غیرفعال کردن: غیر فعال کردن یگان
  • غیرمسلح کردن: غیرمسلح
  • غیرنظامی کردن
  • فاز: واژه مخابراتی
  • فاصله سر: اصطلاح تنظیم فاصله تیربار ۱۲/۷ میلیمتری
  • فالانژ
  • فتح کردن
  • فتح، غلبه
  • فتیله انفجاری
  • فتیله بی خطر
  • فتیله زمانی ام۷۰۰
  • فجر کننده : چاشنی منفجر کننده، خرج میانجی
  • فرار از خدمت فراری
  • فراری
  • فرامین آتش: فرامین آتش (توپخانه)
  • فرامین پرش: فرامین پرش چتربازی
  • فرج کمتر یا پائین تر توپ
  • فرستنده پیام
  • فرستنده گیرنده: واژه مخابراتی
  • فرستنده: اصطلاح مخابراتی
  • فرسوده کردن: اصطلاح تاکتیکی
  • فرمان
  • فرمان آماده‌شدن: فرمان خیر اصطلاح مشق صف (جمع)
  • فرمان اجرا: اصطلاح مشق صف‌جمع
  • فرمان دور: کنترل از راه دور (اصطلاح مخابراتی)
  • فرمانده
  • فرمانده گروه
  • فرمانده گروه رزمی آب‌خاکی
  • فرمانده نیروی پیاده شونده: اصطلاح آب‌خاکی
  • فرمانده کل
  • فرمانده کل ارتش
  • فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
  • فرمانده کل قوا
  • فرماندهان موج: اصطلاح آب‌خاکی
  • فرماندهی
  • فرماندهی پایگاه
  • فرماندهی پشتیبانی سپاه
  • فرماندهی پشتیبانی لشکر
  • فرماندهی مخصوص
  • فرماندهی مشترک: فرماندهی متحد
  • فرماندهی منطقه: فرماندهی نظامی منطقه
  • فرماندهی منهای عملیات
  • فرماندهی هوایی تاکتیکی
  • فرماندهی و کنترل
  • فرماندهی کامل
  • فرماندهی کل
  • فرماندهی یگانه: فرمانده تک نیرویی
  • فرمول میلیم
  • فرهنگ نامه‌های نظامی
  • فرود شبانه: اصطلاح عملیات هوا برد
  • فرودگاه عزیمت
  • فرکانس
  • فرکانس حامل
  • فرکانس حساس: فرکانس بحرانی
  • فرکانس خیلی زیاد
  • فرکانس خیلی کم
  • فرکانس سمعی: فرکانس صوتی
  • فرکانس ماورا زیاد
  • فریب
  • فریب ارتباطی