تعریف
bow به لاتین
سلاحی متشکل از چوبی خمیده یا موادی دیگر با چله ای (زه) کشدار بین دو انتهای آن که با آن تیر: arrow پرتاب می شده است. کمان سلاح اساسی اکثر ارتشها از دوران باستان تا بعد ازاختراع باروت بوده است. کمانها در شکل و اندازه های مختلف ساخته می شدند و ظاهراً در بسیاری از فرهنگها این سلاح به طور مستقل ابداع شده است. کمان در اوستا «ثنور» با «ثنون» و در زبان فارسی نیز به نامهای گوناگون «چرخ»، «نیم چرخ»، «شیز»، «تخش» خوانده شده است. شواهدی چند از فردوسی و از .....
ستون کرد چپ را و خم کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست چو با تیغ نزدیک شد ریو نیز به زه برکشید آن خمانیده «شیز» در لغت شاهنامه فریس ولف ،آلمانی، «تخش» آمده است: همه بنده در پیش رخش منند جگر خسته تیغ و «تخش» منند در مجمع الفرس آمده «تخش و نوعی از کمان که تیر از آن به تعبیه اندازند. در آداب الحرب و الشجاعه چنین آمده است در حال جبرئیل به فرمان حق تعالی برفت و از مرتبه عرش کمانی آورد و آدم را کمان کشیدن و شست گرفتن و تیرانداختن بیاموخت که تیر چگونه بیاندازد
- رستمی، م، (1386)، فرهنگ واژه های نظامی، تهران، ایران سبز.