زندگی نامه
سرهنگ منوچهر فرزانه در سال ۱۳۱۰ در مامونیه ساوه متولد و در سال ۱۳۳۴ پس از طی دوره دبیرستان نظام به دانشکده افسری راه یافت. از سال ۱۳۳۷ با درجه ستواندومی و رسته زرهی خدمت در واحدهای زرهی ارتش را آغاز کرد. مرکز آموزش زرهی، گردان تانک شاهپور، و سراب واحدهایی بودند که در درجه ستوانی در آن بین سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۴ خدمت نمود.
در تجدید سازمان تانکهای ام ۴۷ به ام ۶۰ گازوئیلی اولین واحدی بود که تانکهای جدید را دریافت و آموزش دید.
در سال ۴۶ پس از طی دوره عالی زرهی به فرماندهی پشتیبانی مرکز زرهی منصوب و در سال ۵۰ به دانشکده فرماندهی و ستاد برای طی دوره دافوس منتقل گردید.
پس از طی دوره دانشگاه جنگ به لشکر ۱۶ زرهی قزوین منتقل و در رکن سوم لشکر ادامه خدمت داد.
در سال ۵۶ به درجه سرهنگی نائل و به ستاد مشترک منتقل گردید.
همزمان با پیروزی انقلاب به علت سلامت نفسی که در طول خدمت در رژیم گذشته داشت از سوی کمیته انقلاب ارتش به ریاست سرهنگ حسنعلی فروزان برای فرماندهی تیپ زاهدان به شهید سپهبد قرنی پیشنهاد و بلافاصله به زاهدان که یکی از کانونهای پرآشوب کشور بود منصوب شد.
کارنامه درخشان او در زاهدان و درایت و مدیریت او در برخورد با بحرانهای موجود در آن خطه طی مدت ۱۰ ماه فرماندهی در زاهدان موجب شد برای لشکر ۹۲ زرهی که قدرتمندترین واحد زرهی ایران بود، انتخاب شود.
لشکر ۹۲ روزهای سختی را پشت سر میگذاشت به نحوی که شالوده فرماندهی در آن لشکر از هم پاشیده بود.
تجربه و درایت این نظامی دانشمند و فهیم این لشکر را طی مدت کوتاهی به نظم و انضباط برگرداند.
توطئههای بعدی دشمنان ایران متوجه خوزستان بود و توطئه کودتای نقاب به سراغ این لشکر که نوک پیکان دفاعی خوزستان بود رفت و متاسفانه برخوردها و قضاوتهای عجولانه و بعضا مغرضانه موجب گرفتاری مقطعی این فرمانده دلاور شد، اگرچه پس از چندماه گرفتاری از پس دلجویی از او و دیگر در بندان بیگناه در آمدند ولی دشمنان انقلاب اسلامی و ایران به هدف خود که از کار انداختن این لشکر در مقابل متجاوزین عراقی بود تا حد زیادی رسیدند.
متأسفانه ارتش ج ا ا در طول جنگ نتوانست از خدمات این افسر فهیم و با دانش استفاده کند ولی دوران فرماندهی او در تیپ زاهدان که در همان ایام به لشکر ارتقا یافت و به ویژه در ۸ ماه قبل از جنگ در لشکر ۹۲ سرشار از درس و عبرت است و بخش مبهمی از تاریخ جنگ را روشنایی میبخشد که چگونه لشکر قدرتمندی با توطئههای خارجی و داخلی روبرو شد.
خوشبختانه به همت دانشگاه جنگ خاطرات این فرمانده پاک نهاد و دلسوز چند ماه قبل ثبت و ضبط گردید تا آیندگان بدانند و بخوانند که این سرزمین با وجود چه نظامیان غیرتمندی حفظ و به دست آنان رسیده است.
سرانجام این افسر صبور و دلیر در بامداد ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ پس از یک دوره کوتاه مدت بیماری در بیمارستان امام رضا(ع) ارتش به دیار باقی شتافت.
خاطرات او توسط انتشارات ایران سبز در کتابی به نام سرهنگ فرزانه در مراحل کسب مجوز از ارشاد است.
روحش شاد
- دافوس مدیا @DafoosMedia