
علوم نظامی مطالعۀ اصول، نظریهها، راهبردها، تاکتیکها، فناوریها و فنون مرتبط با محیط جنگ و چگونگی به کارگیری نیروها و تسلیحات و تجهیزات نظامی در زمان جنگ و صلح در سطوح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی است.
علوم نظامی برای شناسایی عناصر استراتژیک، سیاسی، اقتصادی، روانی، اجتماعی، تکنولوژیک و تاکتیکی لازم جهت حفظ قدرت یک نیروی نظامی یا یک ساختار سیاسی و اجتماعی مشخص فعالیت میکنند. مطالعات مربوط به علوم نظامی تلاش میکند احتمال پیروزی در جنگ را افزایش داده و یک دولت یا نهاد را به نتایج مطلوب بعد از صلح برساند. با کمک علوم نظامی افراد فعال در یگانهای مختلف یک نهاد نظامی میتوانند به اهداف استراتژیک خود دست یابند.
تاریخ علوم نظامی
علوم نظامی تاریخی طولانی دارند. از زمان تشکیل نخستین تمدنها، افسران و فرماندهان نظامی به بررسی تاکتیکهای جنگی، قابلیتها، وضعیت جغرافیایی، وضعیت تسلیحات و ... پرداخته و دستاوردهای خود را در الواح مخصوص، جهت انتقال به نسل بعد ثبت میکردند. سون تزو، دانشمند و نویسندۀ قرن 6 یا 5 قبل از میلاد چینی، یکی از نخستین دانشمندان علوم نظامی به حساب میآید که در کتاب مشهورش «هنر جنگ» تلاش کرده بخشی از علوم نظامی زمان و مکان خود را به آیندگان انتقال دهد.
علوم نظامی در قرن 17 و 18 میلادی دچار یک جهش بزرگ شد. رشد «آکادمیهای نظامی» و نفوذ «علوم جدید» در ساختار نظامی کشورها سبب شد «علوم نظامی» با یک انقلاب مواجه شوند. همچنین، ورود توپخانه به جنگها و افزایش اهمیت محاسبات ریاضی و توپوگرافی، افسران را مجبور کرد به فکر تحول علوم نظامی افتاده و تلاش کنند میان علوم جدید و علوم نظامی پیوند برقرار کنند. نتیجۀ این انقلاب، نگارش کتب مختلف در زمینۀ علوم نظامی بود که مشهورترین آنها «درباب جنگ» اثر «کارل فون کلاوزویتس» است. این کتاب سالها مهمترین مرجع افسران و ژنرالها و استادان آکادمیهای نظامی برای تدریس علوم و فنون نظامی جدید بود.
تا اواسط قرن 19 عناصر اصلی علوم نظامی ریشه در آموزههای کلاوزویتس داشتند و همزمان، تحت تاثیر تدابیری بودند که ناپلئون بناپارت وارد ارتش فرانسه و ارتشهای اروپایی کرده بود.
با تحول در تجهیزات نظامی در قرن 19 ، برخی اصول کلی علوم نظامی تغییر کرده و شاخهها و مفاهیم جدیدی به این علوم اضافه شدند. «جنگ کریمه» از نخستین جنگهایی بود که شاهد ورود تسلیحات جدید و همچنین، تاکتیکهای نظامی نوین بود. همچنین، جنگ روسیه و ژاپن و شکست غیرمنتظرۀ ارتش قدرتمند روسیه از ژاپن سبب شد که بسیاری از نظامیان و نظریهپردازان تغییراتی در علوم نظامی و مفاهیم اصلی آن ایجاد کنند و برای مثال، به جای تاکید سنتی و کلاسیک بر حمله به عنوان استراتژی اصلی نبرد، بر تاکتیکهای جدیدی مانند «سنگربندی» تاکید بیشتری داشته باشند.
علوم نظامی جدید پس از جنگ جهانی اول به کلی متحول شدند. تجربۀ عجیب اروپا از این جنگ سبب شد دانشمندان و نظریهپردازان علوم نظامی وارد عرصۀ جدیدی شوند. استفاده از وسایل حمل و نقل سریع و استفاده از اتومبیل به جای اسب، افزایش تعداد و تنوع سلاحهای انفرادی، تولید انبوه مهمات، استفاده از تسلیحات شیمیایی و ... سبب شد علوم نظامی دچار تحول عمیقی شوند. همچنین، تجربۀ جنگ جهانی اول سبب گردید مسالۀ «تامین ارتش» مهم شده و علم نظامی با علم پشتیبانی یا «لجستیک» پیوند عمیقی بخورد. همچنین، انقلاب تسلیحاتی اروپا سبب گردید مفهوم «جنگ خطی» یا «پیادهنظام خطی» کمرنگ شده و تقسیمات نظامی، تاکتیکها و حتی مفاهیم بنیادین نظامی تغییر کنند. همچنین، جنگ جهانی اول تاکتیکهای عمومی جنگ را تغییر داد. پیادهنظام برای اولین بار از نیروی سواره نظام جدا شد و ملزم به همکاری با تانکها، هواپیماها و توپخانه گردید. درکی جدید از انضباط نظامی به وجود آمد و مهمتر از همه اینکه، «فناوری» وارد علوم نظامی شد و بخشهای مختلف آن را دربرگرفت.
با تداوم انقلاب فناوری در جهان و ساخت تسلیحات جدید، مفهوم «علوم نظامی» نیز دائما در حال تطور است. تجربۀ جهان از جنگ سایبری، شناختی، ترکیبی و همچنین، ساخت تسلیحات مختلف لیزری و الکترونیک و ... سبب شده علوم نظامی تحولات مختلفی پیدا کنند. این تحولات این دانش را وارد حوزههای گوناگون علم و فناوری کرده و باعث به روزرسانی دائمی آن شده است.
حوزههای بنیادی
علوم نظامی شاخههای مختلفی دارد و به همین دلیل، میتواند از جهات مختلف، بسته به نظر یک متفکر یا تحلیلگر، به انواع مختلفی تقسیم شود. تاریخ نظامی، جغرافیای نظامی، لجستیک و پشتیبانی نظامی، تسلیحات و فناوریهای نظامی، تاکتیکها و استراتژیها، ارتباط جامعه و جنگ (رسانه، اخلاق جنگ، حقوق جنگ، روان شناسی جنگ و ...)، آیندهپژوهی جنگ، هوش یا اطلاعات نظامی (Military intelligence) و ... از مهمترین شاخههای علوم نظامی محسوب میشود.
هر حوزه یا شاخۀ علوم نظامی، خود به زیرشاخههای مختلف تقسیم میشود. برای مثال، در راس حوزۀ «استراتژی نظامی»، استراتژیهای کلان یا «دکترین نظامی» قرار دارد. استراتژی کلان نظامی یا دکترین نظامی از بسیاری جهات، محورعلوم نظامی به حساب میآید. این شاخه تلاش میکند عوامل متعدد موثر بر جنگ و نتیجۀ آن را به مجموعهای از اصول که بر تمام تعاملات میدان نبرد حاکم است، تقلیل دهد. به طور کلی، دو استراتژی کلان در علوم نظامی فعلی وجود دارند که البته ریشه در جنگ سرد و تحولات حاصل از آن دارند. یکی از این دو دکترین و استراتژی کلان «دکترین نظامی غربی» یا «آمریکایی» و دیگری «دکترین نظامی شرقی» یا «روسی» است. البته باید به یاد داشت که این تقسیمبندی در حال تحول است و بسیاری از ارتشهای نوین از جمله ارتش چین تلاش دارند از این دوگانه عبور کنند.
در هر دکترین یا استراتژی کلان، یک یا چند استراتژی نظامی قرار دارد. استراتژی نظامی هر نوع برنامهریزی بلندمدتی است که نحوۀ استفاده از تسلیحات نظامی را در راستای اهداف ملی تبیین میکند.
هر استراتژی یک یا چند تاکتیک نظامی را پوشش میدهد. تاکتیک نظامی روش یا روشهای عملیاتی کوتاهمدت برای دست یابی به اهداف میدانی است. محاصره، حملۀ غافلگیرانه، جنگ شهری و ... از جمله مهمترین تاکتیکهای نظامی به شمار میآیند.

روشهای پژوهش
علوم نظامی از روشهای متعددی برای تحلیل و پیشبرد تحقیقات خود استفاده میکند. مهمترین روشهای علوم نظامی بدین شرح است:

علوم نظامی در عصر جدید
علوم نظامی در قرن جدید متفاوت از علوم نظامی کلاسیک است. علوم نظامی در عصر حاضر با ابزارها، فرصتها و چالشهای نوینی روبه رو است که غالبا حاصل ورود فناوریهای نوین به دنیای نظامی است. این مساله سبب شده شاخههای جدیدی وارد علوم نظامی شود. جنگ سایبری، کاربرد نظامی هوش مصنوعی، دفاع فضایی (Space Defense)، جنگ شناختی، حقوق بین الملل و جنگ، تغییرات اقلیمی و چالشهای امنیتی و ... از جمله شاخههای جدید علوم نظامی به حساب میآیند.
منابع برای مطالعات بیشتر
آثار زیر از جمله منابع جدید برای شناخت علوم نظامی نوین و تاثیر فناوریها و حوزههای علمی جدید از جمله هوش مصنوعی بر علوم نظامی هستند:
Brose, C. (2020). The kill chain: Defending America in the future of high-tech warfare. Hachette Books
تحولات فناوریهای نظامی (هوش مصنوعی، پهپادها و جنگ سایبری) و تأثیر آنها بر استراتژی دفاعی آمریکا
Horowitz, M. C. (2020). Artificial intelligence, international competition, and the balance of power. Texas National Security Review, 3(3), 37–57.
نقش هوش مصنوعی در تغییر توازن قدرت نظامی بین کشورها
Scharre, P. (2023). Four battle spaces: Power in the age of AI. W.W. Norton & Company.
بررسی چهار حوزه نبرد مدرن (زمینی، دریایی، هوایی و سایبری) و تأثیر هوش مصنوعی بر آنها
Kello, L. (2021). Cyber persistence theory: Redefining national security in cyberspace. International Security, 46(2), 7–43.
استراتژیهای سایبری و بازتعریف امنیت ملی در فضای مجازی.
- پژوهشکده سایبرپلیتیک دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران (دافوس آجا)
ارسال دیدگاه