
ارتش ایران در عصر ساسانی تحولات مختلفی نسبت به دوران اشکانیان داشت. اردشیر بابکان، موسس سلسلۀ ساسانی هدف خود را احیاء سنتها و فرهنگ ایران در عصر هخامنشی قرار داده بود و به همین دلیل، تلاش داشت چهرۀ ایران را تغییر داده و به نوعی اشکانیانزدایی دست زد.
یکی از زمینههایی که اردشیر تغییراتی در آن به وجود آورد، «ارتش» بود. موسس سلسلۀ ساسانی تلاش کرد قوام و ساختار ارتش ایران در عصر هخامنشیان را احیاء کرده و ساختار نیمه رسمی، ملوک الطوایفی و چریکی ارتش عصر اشکانی را از بین ببرد. با این حال، اردشیر در برخی زمینهها مانند سوارهنظام دارای سلاح سبک، سوارهنظام سلاح سنگین یا قوانین لجستیکی تحت تاثیر اشکانیان قرار داشت و آنها را در ارتش نوین خود پذیرفت.
ساختار اجتماعی ساسانیان و طبقۀ نظامی
جامعۀ ایران در عصر ساسانی دارای چند طبقه بود. البته برخی مورخان و تحلیلگران مانند شوان معتقدند که این تقسیم بندی یا طبقه بندی نه اجتماعی بلکه بیشتر فرهنگی بوده است و ارتباطی با نظام «کاست» موجود در هند و سایر مناطق نداشته است. با این حال، آنچه مشخص است این است که در این نظام، 4 طبقۀ کلی (اجتماعی یا فرهنگی) وجود داشته است:
الف. روحانیان (آسروان)
ب. نظامیان (ارتیشتاران)
ج. کارمندان دولتی (دبیران)
د. توده مردم که خود به دو دستۀ روستاییان (واستریوشان) و شهرنشینان (هتخشان) تقسیم میشدند.
ساختار نظامی ساسانیان
ارتش ایران در عصر اشکانی دارای ساختار ثابت نبود و اصولا ایران در آن دوره، یک ارتش دائمی استوار نداشت و شاه در زمان جنگ، از قبایل و شهرها و مناطق مختلف سرباز جذب میکرد و تنها یک سپاه کوچک برای حفاظت از خود و پایتخت داشت. این رویه در عصر ساسانی تغییر کرد. شاهان ساسانی تغییراتی در ساختار ارتش ایجاد کرده و تلاش کردند نظم و نسقی نو به آن دهند.
در ساختار ارتش ساسانی، «شاه» بالاترین درجه را داشت و فرماندۀ کل سپاه به شمار میرفت. طبقۀ ارتیشتاران از شاه دستور گرفته و حقوق و مزایای خود را هم مستقیما از شخص شاه دریافت میکردند.
اردشیر اول ارتش جدید خود را بر اساس ساختار ارتش ایران در عصر هخامنشیان ایجاد کرد اما طبقۀ سوارکاران اشکانی (پارتی) را حفظ کرد. در ارتش دائمی اردشیر، افسران از بین شاهزادگان و ساتراپیها انتخاب میشدند. معمولا خاندانهای اصیل و مشهور، عضو یا اعضایی در ساختار رهبری ارتش داشتند و همین مساله گاه باعث رقابت داخلی آنها در ارتش میشد.
مهمترین بخش ارتش ساسانی، سوارکاران (اسواران) بود. این بخش به دو دسته تقسیم میشد: الف. سوارهنظام سلاح سبک ب. سوارهنظام سلاح سنگین. سوارهنظام سلاح سنگین یا سوارهنظام زرهپوش مهمترین بخش ارتش به حساب میآمد و معمولا در قلب سپاه قرار میگرفت. این گروه در مبارزه با امپراتوری روم نقش برجستهای داشت. سوارهنظام زره پوش معمولا با کمک نیزههای بلندی که داشتند و همچنین، سرعت سربازانشان به قلب پیادهنظام رومی زده و تلاش میکردند نظم مربعی لژیونهای رومی را از بین برده و میان آنها فاصله ایجاد کنند. سوارهنظام سلاح سبک هم در جناح سوارهنظام زرهپوش یا سلاحسنگین قرار داشت و با حرکات سریع خود جلوی هجوم دشمن به آنها را میگرفت. همچنین، کمانداران از پشت از دو گروه سواره حمایت میکردند و جلوی پیشروی دشمن را میگرفتند.
پشت سر سواران، گروه «فیلبانان» قرار داشتند. هنگ فیلهای جنگی که معمولا از هند آورده میشدند در قسمت انتهایی لشکر قرار میگرفتند تا هم باعث ترس و وحشت سپاه دشمن شده و هم به معرکه نزدیک نشوند و احتمال رم کردن آنها و زدن به دل ارتش خودی کم شود.
عقب و کنار فیلهای جنگی نیز پیادهنظامهای مختلفی وجود داشتند. بیشتر این پیاده نظامها از تودۀ مردم بوده و متعلق به گروه روستانشین بودند و به اجبار به جنگ میآمدند.
همچنین، گروهی فلاخندار در پشت سواران و همچنین، بالای ارتفاعات قرار داشتند. این گروه با استفاده از قلابسنگهای خود دشمن را کلافه کرده و به عقب میراندند و جلوی تصرف ارتفاعات استراتژیک را میگرفتند.



ساختار اداری ارتش
همانطور که بیان شد، «شاه» در راس هرم قدرت نظامی ایران ساسانی قرار داشت. بعد از شاه، فرماندۀ کل ارتش یا «ارتیشتاران سالار» یا «ایران سپاهبد» قرار داشت. این مقام تا زمان سلطنت خسرو اول وجود داشت اما در عصر اوتغییراتی در ارتش به وجود آمد و به علت کودتای «بهرام چوبین» از قدرت این مقام کم شد. ارتیشتاران سالار قدرتمندترین فرد نظامی بعد از شاه به شمار میرفت و به نوعی سپهسالار و وزیر جنگ به حساب میآمد. به دلیل اهمیتی که این مقام داشت، معمولا از بین افراد مهم سلطنتی و خاندان شاهی انتخاب میشد.
پس از ارتیشتاران سالار دو مقام دیگر قرار داشتند: الف. فرمانده قشون ب. فرمانده سوارهنظام.
همچنین، سیستم رتبهبندی ده دهی در ارتش ساسانیان به وجود آمد. طبق این نظام، در راس هرم ارتش سپاهبد قرار داشت. به گروههای ده نفری «رده» و به گروههای صدنفری «تهم» گفته میشد. فرماندۀ یک تهم نیز «تهم خوار» نام داشت. یگانهای 500 نفره «وشت» و هزار نفره «درفش» نام داشتند. به فرماندۀ وشت و درفش نیز «وشت سالار» و «درفش سالار» گفته میشد. به یگانهای 5 هزار نفری نیز«گند» و به فرماندهاش «گند سالار» گفته میشد.
در دوران ساسانی، مقام «نظامی» ارثی بود و در یک خانوادۀ مهم و سرشناس دست به دست میچرخید. به همین دلیل، اکثر اعضاء رده بالای ارتش در محیطی نظامی تربیت یافته و به آداب نظامی خو میگرفتند. اعضاء سلطنتی یا خاندانهای برجسته و همچنین، شاهزادگان در بخش سوارهنظام جا میگرفتند. در بین پیادهنظام نیز دیلمیان که در نیزه داری و شمشیرزنی مهارت زیادی داشتند، مهمترین بخش را تشکیل میدادند.
فنون نظامی
برخی فنون نظامی در بین سربازان ساسانی رایج بود و دشمنان به خصوص رومیها ارتش ایران را با آن فنون میشناختند. جنگ پارتیزانی اگرچه تخصص اشکانیان بود اما در عصر ساسانی نیز به وفور توسط سوارهنظام به کار گرفته میشد و از آنجا که سواران پارتی بخش وسیعی از ارتش ساسانی را تشکیل میدادند، فنون جنگ پارتیزانی به خوبی از عصر اشکانی به عصر ساسانی انتقال یافت.
همچنین، ارتش ساسانی تخصص بیبدیلی در حفر خندق، استفاده از قلعهکوب و منجنیق، جنگ شهری و ... داشتند.
ادوات نظامی
نیزه یکی از مهمترین ادوات نظامی ارتش ساسانی بود که هم توسط سوارهنظام زره پوش به کار میرفت و هم توسط دیلمیان.
کمان دیگر سلاح مورد استفادۀ ارتش ساسانی بود. دو گروه از این سلاح استفاده میکردند: الف. سوارهنظام سلاحسبک ب. پیادهنظام کماندار. کمانهای ارتش ساسانی طراحی خاصی داشت که از دوران اشکانیان به ارث رسیده بود. این کمانها انحناء زیادی داشته و از چوب مخصوصی درست میشدند که هم حالت ارتجاعی به آن میداد و هم مقاومت را بالا میبرد. کمانهای ساسانی کوتاه و خمیده بودند، یک دسته به عقب رفته و زانویی محکم داشتند و یک قوس داشتند که در بالا بزرگتر بود.
همچنین، ارتش ساسانی نوعی سلاح به نام «پنجگان» داشت که میتوانست همزمان 5 تیر پرتاب کند.
شمشیرهای به کار رفته توسط سربازان ساسانی نیز شبیه شمشیرهای اشکانیان بود. این شمشیرها دولبه و بلند بود. در ابتدای این شمشیر زایدهای p شکل وجود داشت و قسمت بیرونیاش، با نقوش مخصوص و پر تزئین میشد.
زرههای به کارگرفته شده توسط سپاهیان ساسانی نیز غالبا زرههای حلقوی (حلقههای به هم متصل شده) بودند. این زرهها اگرچه سخت درست میشدند، اما مقاومتر، سبکتر، منعطفتر و ماندگارتر از زرههای عادی بودند و اجازۀ دفع حرارت بدن را میدادند که این مساله در هوای گرم کمک زیادی به لشکر میکرد.
تبرزین و گرز نیز از سلاحهای مورد استفادۀ ارتش ساسانی بود که غالبا توسط سواره نظام به کار گرفته میشد.


میراث ارتش ساسانی
ارتش ساسانی بعد از حملۀ اعراب به ایران از بین رفت اما ساختار کلیاش به انحاء گوناگون در ارتشهای دیگر احیاء شد. خلافت عباسی به خصوص در عصر هارون الرشید و مامون الرشید، ساختار ارتش ساسانی را در ارتشهای خود پیاده کردند. همچنین، طاهریان و سامانیان و صفاریان به عنوان نخستین حکومتهای محلی ایرانی توانستند بخشهایی از ساختار ارتش ساسانی را احیاء کنند.
- فرخ، کاوه. 1389. سواره نظام زبده ارتش ساسانی. ترجمه بهنام محمد پناه. تهران: انتشارات سبزان
- رمضانی، مهدی. رفیعی، امیرتیمور. محمدی، حسین. ادوات و ساختار ارتش ایران از ابتدای حکومت ساسانیان تا پایان حکومت علویان. نشریه مطالعات تاریخی جنگ. بهار 1403. شماره 27. صص 16 الی 32
ارسال دیدگاه