
برخی تحلیلگران معتقدند جنگ اطلاعاتی سبقهای تاریخی داشته و به هزاران سال قبل بازمیگردد. با این حال، غالب متخصصان معتقدند جنگ اطلاعاتی نوین پس از ظهور فناوری اطلاعات در قرن 20 و انقلاب در حوزۀ ارتباطات ظهور یافته است.
جنگ اطلاعاتی معلول انقلاب اطلاعات در قرن 20 است و وجه دفاعی - امنیتی فناوری اطلاعات نوین به شمار میآید.
انقلاب اطلاعات
برای فهم جنگ اطلاعاتی نوین ابتدا باید درکی نسبی از «انقلاب اطلاعات» داشت. انقلاب اطلاعات که در قرن 20 به وقوع پیوست، فرآیندی است که به دگرگونی اساسی در اطلاع رسانی منتج شد. این دگرگونی اساسی نیز خود، منجر به انتقالِ به شدت سریع اطلاعات گردید. پردازش وسیع و سریع دادهها با محوریت یک شبکۀ جهانی اطلاعاتی از ویژگیهای اصلی این انقلاب اطلاعاتی به شمار میآید.
تعریف جنگ اطلاعاتی
جنگ اطلاعاتی زمینۀ دفاعی – امنیتی فناوری اطلاعات در دورۀ انقلاب اطلاعاتی است. در تعریف جنگ اطلاعاتی معمولا دو شاخص بیش از سایر شاخصها مطرح شده و بر آن تاکید میشود:
الف. از بین بردن دستگاه اطلاعاتی دشمن
ب. حفظ دستگاه اطلاعاتی خودی در مقابل هجوم دشمن
به بیان دیگر، جنگ اطلاعاتی «مجموعه ای از عملیاتها است برای دستیابی به برتری اطلاعاتی از رهگذر تخریب اطلاعات دشمن، فرآیندهای اطلاعات پایه، سیستمهای اطلاعاتی و شبکه کامپیوتری و همزمان، حفظ سیستم و فرآیندهای اطلاعاتی خودی.»
برخی متخصصان و نظریهپردازان یک تلقی سنتی از جنگ اطلاعاتی دارند و آن را یکی از شاخههای «جنگ الکترونیک» می دانند اما برخی معتقدند که این جنگ معلول انقلاب فناورانۀ نوین است و یک راه حل سحرآمیز برای جبران منابع کاهش یافتۀ کنونی به شمار میآید و به همین دلیل، باید با مفاهیم و چهارچوبهای نظری مخصوص خود تبیین شود.
به طور کلی، جنگ اطلاعاتی سه حوزه دارد: الف. جنگ اطلاعاتی استراتژیک ب. جنگ اطلاعاتی دفاعی ج. جنگ اطلاعاتی تروریستی.
تعریف جنگ اطلاعاتی استراتژیک
جنگ اطلاعاتی استراتژیک مجموعهای از عملیاتهای اطلاعاتی است که بدون وارد کردن خسارت انسانی و جانی، تاسیسات و شبکههای استراتژیک دشمن را از کار میاندازد و با این کار، دشمن را وادار به پذیرش صلح یا آتش بس مینماید.
جنگ اطلاعاتی استراتژیک حول مفهوم «اطلاعات استراتژیک» شکل میگیرد. اطلاعات استراتژیک هر گونه اطلاعاتی است که در زمان صلح و جنگ بر یک واحد سیاسی موثر باشد. به طور کلی، «استراتژیک» هر امری است که در یک واحد یکپارچۀ سیاسی دارای اهمیت فراوان باشد یا در منابع نظامی و سیاسی و اقتصادی دشمن دارای اهمیت فراوان تلقی شود. در لغتنامۀ آکسفورد در تعریف استراتژیک آمده است: «امر اساسی در جنگ». لذا در سطح سیاسی و روابط بین الملل،«استراتژیک» هر چیزی است که به «امنیت ملی» مربوط باشد. جنگ استراتژیک اطلاعاتی در همین چهارچوب معنا میشود و به معنی ضربه زدن به منافع ملی یک جامعه است. معمولا دشمنان با از کار انداختن تاسیسات حیاتی مانند حمل و نقل و انرژی و ارتباطات و ... از طریق نفوذ اطلاعاتی در شبکۀ مرکزی این تاسیسات تلاش میکنند به منافع ملی همدیگر ضربه وارد کنند.
یکی از مهم ترین زمینهها در جنگ اطلاعاتی استراتژیک جنگ بر سر «تصمیم گیری» است. در این جنگ تلاش میشود اذهان مدیران ارشد دشمن به سمت اخذ یک تصمیم که به سود ارتش یا دولت خودی تمام شود سوق داده شود. هدف اصلی کاهش قدرت دفاعی دشمن و افزایش نفوذ در سیستم آن است. روش بنیادین نیز در این جنگ، دادن اطلاعات غلط به دشمن برای اخذ تصمیم اشتباه است.
جنگ اطلاعاتی دفاعی
در جنگ اطلاعاتی دفاعی باید جلوی تهاجم به فرآیندهای اطلاعاتی پایهای، شبکۀ اطلاعات، زیرساختهای فنی شبکهها و ... را گرفت. دشمن به خصوص از طریق «هک» تلاش میکند به اطلاعات پایهای دست یابد یا آنها را دستکاری کند. در جنگ اطلاعاتی دفاعی، باید شبکه و زیرساختها به نحوی طراحی شوند که جلوی نفوذ هکرها به ساختار اطلاعاتی خودی گرفته شود.
جنگ اطلاعاتی تروریستی
عملیاتهای گروههای تروریستی با استفاده از جنگافزارهای نرمافزاری و اطلاعاتی نوین برای فلج کردن تاسیسات دشمن یا درز اطلاعات مهم و حیاتی «جنگ اطلاعاتی تروریستی» نامیده میشود. تروریستهای برای اجرای عملیاتهای خود احتیاج زیادی به نفوذ در «شبکۀ متصل اطلاعات» یک دولت یا گروه دارند و به همین دلیل، تلاش میکنند به هر نحوی به این شبکه نفوذ کنند.
تروریسم اطلاعاتی
جنگ اطلاعاتی تروریستی مبتنی است بر «تروریسم اطلاعاتی» که در آن جنگافزارهای اطلاعاتی جهت نفوذ در سیستمهای اطلاعاتی به کار گرفته میشوند. این جنگافزارها سیستمهایی هستند که از طریق تعامل با سیستمهای اطلاعاتی مختلف و همسازگاری با این سیستمها، درونشان نفوذ کرده و عملیات «دستکاری اطلاعاتی» انجام میدهند.
روشهای جنگ اطلاعاتی
روشهای متعددی در جنگ اطلاعاتی به خصوص جنگ اطلاعاتی تروریستی وجود دارد. با این حال، بیشتر این روشها در دو مقولۀ «نفوذ» (Penetrating) و «تخریب» (Disrupting) جای میگیرند. هدف فرآیند اول افشا و بیرون کشیدن اطلاعات و تحلیل آنها در جهت منافع خودی و هدف دوم از کار انداختن سیستم اطلاعاتی دشمن و گاه ضربه زدن به تاسیسات آن است.
یک نمونۀ مشخص از «نفوذ اطلاعاتی» در سپتامبر 1998 افشا شد. طبق این افشاگری، یک سازمان به اصطلاح مردمی حفاظت از محیط زیست گزارشی را منتشر کرد که در آن به اسم مبارزه با آلودگی صنعتی، اطلاعات اماکن حساس صنعتی ایالات متحده را فاش میکرد. این اطلاعات به برخی گروههای تروریستی و دولتهای مخالف آمریکا برای هدف قرار دادن این اماکن فروخته شد.
یک نمونۀ مشهور از مورد دوم یعنی «تخریب» نیز به یک جوان روس به نام ولادیمیر لوین مربوط میشود که توانست به شبکه کامپیوتری مالی سیتی کرپس نیویورک نفوذ کرده و 12 میلیون دلار از حساب این شبکه به حساب خود واریز کند. او هنگام نفوذ به این سیستم، پلهای ارتباطی شبکه را تخریب و پلهای مورد نظر خود را به وجود آورد.
- کلهر، رضا. جنگ اطلاعاتی و نقش آن در جنگ آینده. نشریه سیاست دفاعی. شماره 32 و 33. صص27 الی 56
- پژوهشکده سایبرپلیتیک دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران (دافوس آجا)
ارسال دیدگاه