جنگ شناختی در چهارچوب نظریه «جهان - تصویر»
lighthouse

جنگ شناختی (Cognitive Warfare) حول مفهوم قدرت نرم تعریف می‌شود. اصطلاح قدرت نرم بر هر ابزاری که سه حوزۀ فرهنگ، ارزش‌های سیاسی و سیاست خارجۀ یک کشور را تغییر دهد، اطلاق می‌شود. به جنگی که از قدرت نرم برای تحت تاثیرقرار دادن رقیب یا دشمن استفاده شود،«جنگ نرم» می‌گویند.

یکی از زیرشاخه‌های اصلی جنگ نرم «جنگ شناختی» است. در این جنگ تلاش می‌شود از طریق تغییر دیدگاه‌های یک فرد یا گروهی از افراد و ایجاد باورهای جدید، احساسات نو یا تصاویری خاص، رفتار آن فرد یا گروه تغییر داده شود. در واقع، در جنگ شناختی، دشمن تلاش می‌کند با ابزار «رسانه» و از طریق تأثیرگذاری بر فرآیندهای شناختی افراد و گروه‌ها و تأثیرگذاری بر نگرش‌ آنها، رفتارشان را به سمت و جهت مطلوب خود سوق دهد. 

در جنگ شناختی آنچه بیش از همه تعیین کننده است، درک و فهم یک محقق یا عامل از شناخت است. نهادهای فعال در جنگ شناختی بسته به یک تئوری‌ شناخت، فعالیت خود را آغاز کرده و تلاش می‌کنند علیه یک نهاد، فرد یا دولت جنگ شناختی راه بیندازند. دیدگاه‌ها و تئوری‌های شناخت متفاوت و گسترده‌اند. برخی از این تئوری‌ها مربوط به بیولوژی، روانشناسی، جامعه‌شناسی و فلسفه هستند. در میان پارادایم‌های فلسفی مهم نیز فلسفۀ ارسطو، کانت، ویتگنشتاین و ... آراء و نظرات مهمی در رابطه با شناخت مطرح کرده‌اند. 


دو فلسفۀ ویتگنشتاین

لودویگ ویتگنشتاین (1889 – 1951)، فیلسوف شهیر اتریشی از معدود فیلسوفانی است که دیدگاه‌های خود را به شدت تغییر داده، به حدی که بسیاری چند دورۀ فکری برای او می‌شمارند و معتقدند می‌توان از فلسفۀ ویتگنشتاین اول، دوم و حتی سوم نام برد. با این حال، تمرکز اصلی ویتگنشتاین در تمام دوره‌های فکری‌اش «مسالۀ زبان» و ارتباطش با شناخت بوده است. او به جد معتقد بود از طریق تحلیل زبانی می‌توان به اشکالات، ابهامات و مشکلات شناختی دست یافت و آنها را حل یا منحل کرد.

ویتگنشتاین اول

فلسفۀ اول لودویگ ویتگنشتاین در کتاب «رسالۀ منطقی – فلسفی » یا «تراکتاتوس» ظهور می‌کند. او در این رساله تاکید دارد که ساختار موضوع – محمولی زبان بنیاد شناخت انسان است و هر امر شناختی نهایتا باید به یک «تصویر» مشخص تقلیل یابد؛ تصویری که خود به یک گزارۀ زبانی موضوع – محمولی قابل تقلیل است. دیدگاه ویتگنشتاین در فلسفۀ نخستش به شدت جزم‌اندیشانه است و با افکار متفکران پوزیتیویست مکتب وین قرابت زیادی دارد. ویتگنشتاین در تراکتاتوس تاکید دارد بسیاری از واژگان و مفاهیمی که ما در روابط اجتماعی و شناختی به کار می‌گیریم غلط هستند، چرا که تصویر مشخصی از آنها در ذهن نیست. مثلا واژۀ «خوب» یکی از مفاهیم مبهمی است که هیچ تصویر مشخصی از آن وجود ندارد، در نتیجه به کارگیری واژۀ «خوب» در یک گزاره می‌تواند باعث خراب شدن رابطۀ شناختی شده و ابهامات و اشکالات زیادی ایجاد کند.

ویتگنشتاین دوم

لودویگ ویتگنشتاین تا اواخر دهه 30 دچار تحولات فکری شد و از عقاید خود روبرگرداند. در رسالۀ «یادداشت‌ها» به خوبی این تحولات دیده می‌شود. تحولات فکری او سرانجام باعث تولد رسالۀ «پژوهش‌های فلسفی» شد. او در این رساله از عقاید پیشین خود روی برگرداند و نظریۀ بنیادین خود یعنی تقلیل شناخت به تصویر و ساختار موضوع – محمولی زبان را زیر سوال برد.

ویتگنشتاین در کتاب پژوهش‌های فلسفی تاکید دارد که بنیاد شناخت و زبان، «روابط اجتماعی» خاصی است که در زندگی ما وجود دارد. در واقع، بنیاد ارتباط شناختی ما تصورات و مفاهیم ما است و این مفاهیم و تصورات نیز در یک بستر و ساختار اجتماعی خاص که به زیست و جغرافیا و فرهنگ اجتماعی و خانوادگی ما بستگی دارد ساخته می‌شود. این مساله باعث می‌شود انسان‌ها در یک بازی شناختی یا زبانی دائمی باشند و از دو یا چند دنیای متفاوت و با تصورات و مفاهیمی مختلف، مقصود و نظر یکدیگر را «حدس» بزنند. برای مثال، واژۀ «خوب» در جملۀ الف که توسط سوژۀ الف به کار می‎رود یک معنی خاص دارد که از فرهنگ و تاریخ و سلایق او ناشی شده و همین واژه در جملۀ ب که توسط سوژۀ ب به کار رفته معنای دیگری دارد. سوژۀ ب برای فهم مقصود سوژۀ الف از کلمۀ «خوب» باید از طریق شواهد، «حدس» بزند که مقصود او چیست.


فلسفۀ سوم ویتگنشتاین؛ نظریۀ تصویر – جهان

اگرچه بیشتر مورخان فلسفه معتقدند که ویتگنشتاین تنها دو فلسفه دارد اما گروهی از تحلیلگران جدیدتر معتقدند او دارای سه فلسفه است و فلسفۀ سوم او از نظریۀ «جهان – تصویر» (world-picture) او که در رسالۀ «در باب یقین»، در اواخر عمرش نوشته استنتاج می‌شود.

ویتگنشتاین در رسالۀ «در باب یقین» معتقد است بنیاد شناخت انسان «جهان – تصویر» است. جهان تصویر مجموعه‌ای از گزاره‌هایی است که بار شناختی دارند اما خود به شناخت درنمی‌آیند. به عبارت دیگر، جهان – تصویر ﻣﺘﻀﻤﻦ معتقداتی است که شخص، بدون اینکه دلیلی له یا علیه آن اقامه کند، آن را می‌پذیرد و بدون اینکه مورد شک قرار دهد به عنوان «پایۀ» سایر معارف و شناختش قرار می‌دهد. برای مثال، این حکم که «بیماری حاصل تیرهایی است که آپولون رها می‌کند» برای یک یونانی باستان «جهان – تصویر» به حساب می‌آمد، چون او هرگز در این گزاره شک نکرده و آن را همیشه درست تلقی می‌کرد. همچنین، گزارۀ «جهان برای لذت ساخته شده است»، «هر فردی باید شغل خاصی داشته باشد»، «جهان محدود است و ساختار زمانی – مکانی دارد»، «ما در یک زمان و مکان مشخص و از دو فرد مشخص به دنیا آمده‌ایم» و ... می‎‌توانند جهان – تصویر ما به حساب بیایند. این شناخت‌ها همگی پایه‌ای بوده و افراد در آنها شک نمی‎‌کنند. با این حال، این گزاره‌ها در یک جهان یا فرهنگ دیگر لزوما درست نیستند. برای مثال، در جهان جدید و با ایجاد روش‌های نوین فرزندآوری مانند رحم اجاره‌ای یا فریز تخمک و ... گزارۀ «ما در یک زمان و مکان مشخص و از دو فرد مشخص به دنیا آمده‌ایم» زیر سوال می‎رود. یا مثلا، گزارۀ «جهان محدود است و ساختار زمانی – مکانی دارد» در فیزیک نوین زیر سوال رفته و هر روز نیز بیشتر محل تردید قرار می‌گیرد.

با این حال، بیشتر گزاره‌های فوق در بیشتر فرهنگ‌ها و جوامع، «جهان – تصویر» به حساب می‌آیند.


جنگ شناختی در بستر نظریۀ جهان – تصویر

در هر سه فلسفۀ ویتگنشتاین می‌توان نوعی «جنگ شناختی» را فرض کرد. با این حال، این مساله در فلسفۀ سوم او یعنی در چهارچوب نظریۀ «جهان – تصویر» مشخص‌تر بوده و قابلیت تبیین بیشتری دارد.

مهم‌ترین خاصیت «جهان – تصویر» در نظر ویتگنشتاین سه چیز است:

الف. بداهت و شک‌ناپذیری: گزاره‌های موجود در «جهان – تصویر» معمولا توسط فرد مورد شک قرار نمی‌گیرند و او در تمام عمرش آنها را دربست و بدون مداقه می‌پذیرد.

ب. بنیادین بودن: گزاره‌های موجود در «جهان – تصویر» پایۀ سایر معارف انسان به حساب می‌آیند و معرفت‌های دیگر او در سال‌های آتی را شکل می‎دهند.

ج. غیراستدلالی بودن: گزاره‌های «جهان – تصویر» غالبا به صورت غیراستدلالی و بر اساس احساسات و از طریق سنت‌های خانوادگی و آموزش‌های اجتماعی در وجود انسان نهادینه شده‌اند.

این سه ویژگی به خوبی شرایط «جنگ شناختی» و اهمیت آن را در فلسفۀ «ویتگنشتاین» مشخص می‌کند. طبق این فلسفه، اگر دشمن بتواند به نحوی از طریق رسانه‌ها یا ابزارهای خود در جهان – تصویر یک فرد یا گروه هدف نفوذ کند، می‌تواند به خوبی وارد دنیای او یا آنها شده و افکار و باورهای مورد نظر خود را به فرد یا گروه مورد نظر تلقین کند.

یک نمونۀ مشخص از این مساله تزریق گزاره یا باور «دموکراسی یک ارزش مطلق است» در جهان – تصویر مردم ملل مختلف است. غربی‌ها به خوبی توانسته‌اند این باور را به عنوان «جهان – تصویر» ما تثبیت کرده و از این طریق، خواسته‌های سیاسی و اجتماعی خود را بر ما تحمیل کنند. این مساله‌ای است که مدتی پیش «وانگ یی»، وزیر امور خارجه چین در یادداشتی که در «نشنال اینترست» منتشر شد، بر آن تکیه کرد و تاکید نمود که دموکراسی صرفا یک روش در کنار سایر روش‌ها برای ادارۀ کشور است و به هیچ وجه «ارزش مطلق» محسوب نمی‌شود. این مساله در گذشته نیز وجود داشته است. بررسی آثار فیلسوفان یونان و قرون وسطی مانند ارسطو و افلاطون و توماس آکویناس نشان می‌دهد که از نظر آنها دموکراسی تنها روش مطلوب برای ادارۀ جامعه نبوده است و هم مزایا و هم معایب مختلفی داشته است. با این حال، غربی‌ها از طریق نفوذ در «جهان – تصویر» ما، شک در این گزاره را که «دموکراسی ارزش مطلق است» ناممکن کرده‌اند.

اما این تنها اقدام غربی‌ها نبوده و نیست. گزارۀ «هدف از زندگی لذت بردن است.» یکی دیگر از گزاره‌هایی است که غرب از طریق انیمیشن‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها و موسیقی و ... در «جهان- تصویر» ما وارد کرده و بدین شکل، توانسته‌ الگوهای سیاسی و رفتاری خود را بر ما غالب کند. بسیاری معتقدند نفوذ همین ایده در شوروی عصر گورباچوف سبب فروپاشی این کشور و پیروزی غرب بر شرق گردید. 

منابع بیشتر برای مطالعه

Conant, J. (2000). Wittgenstein's Tractatus: An Introduction. Routledge.

Diamond, C. (2008). The Realistic Spirit: Wittgenstein, Philosophy, and the Mind. MIT Press.

Glock, H.-J. (2012). Wittgenstein's Philosophical Investigations: An Introduction. Cambridge University Press.

McGinn, M. (2014). Wittgenstein and the Foundations of Mathematics. Oxford University Press.

Pears, D., & McGuinness, B. (2014). Wittgenstein: A Very Short Introduction. Oxford University Press.

Pritchard, D. (2017). Wittgenstein’s Philosophical Investigations: A Critical Guide. Cambridge University Press.

Rorty, R. (2010). Wittgenstein and Other Minds. Cambridge University Press.

Schulte-Sasse, B., & Wartenberg, T. E. (Eds.). (2020). The World as Picture: Wittgenstein’s Philosophy of Language and Reality. Routledge.

Stern, D. G., & McGuinness, B. (Eds.). (2021). The Cambridge Companion to Wittgenstein’s Philosophy of Language. Cambridge University Press.

Waismann, F., & Wittgenstein, L. (2020). The Logical Structure of the World and Other Writings. Routledge.

 

  


لودویگ ویتگنشتاین
مقالات وابسته
منابع
  1. پژوهشکده سایبرپلیتیک دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران (دافوس آجا)
  2. لودویگ ویتگنشتاین. 1387. در باب یقین. ترجمه مالک حسینی. تهران: هرمس
  3. سروش دباغ. جهان - تصویر در منظومه ویتگنشتاین

ارسال دیدگاه

Captcha