
نبرد استالینگراد (Battle of Stalingrad) یکی از خونینترین نبردهای تاریخ است که در سال 1942 و 1943 در شهر استالینگراد روسیه (ولگوگراد فعلی) و بین قوای آلمان نازی و شوروی استالینی به وقوع پیوست. این نبرد سخت و چند ماهه نزدیک به یک میلیون و 800 هزار کشته و زخمی به جای گذاشت.
همچنین، این نبرد باعث تغییر موازنۀ قدرت در جبهههای جنگ شد. نیروهای آلمان نازی تا پیش از نبرد استالینگراد شکست بزرگی را تجربه نکرده بودند و استالینگراد اولین و مهم ترین شکست نظامی آنها تا ابتدای سال 1943 بود. نبرد استالینگراد باعث باز شدن جبهه شرقی به سوی آلمان، افزایش عملیات نظامی متفقین و شکستهای پیاپی هیتلر در سالهای 1943 تا 1945 شد.
پیشزمینه نبرد
حملۀ آلمان نازی به شوروی (تحت عملیات بارباروسا) چنان سریع و برقآسا بود که روسها را در شوک فروبرد. هیتلر به راحتی توانست نیمی از شوروی را اشغال کند و به نزدیکی رود استراتژیک و مهم ولگا برسد. بعد از رسیدن به نزدیکی رودخانۀ ولگا، هیتلر که در جبهۀ لنینگراد نیز درگیر بود، قوای جبهه جنوب خود را به دو قسمت تقسیم کرد. طبق فرمان هیتلر، قرار شد گروهی مرکب از ارتش یکم زرهی و ارتش هفدهم و بخشی از ارتش چهارم به سمت جنوب حرکت کرده و بعد از اشغال قفقاز و چاههای نفت باکو، به سمت ایران حرکت کرده و مسیر اتصال متفقین و روسها را قطع کنند. گروهی دیگر نیز مرکب از بخشی از ارتش چهارم و ارتش ششم آلمان باید به شرق حرکت کرده و از رود ولگا عبور میکردند و بدین طریق، مسیر آذوقهرسانی نیروهای شوروی را قطع مینمودند.
شرط تحقق هر دو عملیات، تصرف شهر استالینگراد بود که در نزدیکی رود ولگا قرار داشت. هیتلر به ارتش ششم خود دستور حمله به استالینگراد را داد. از آن سو، استالین که میدانست سقوط این شهر برایش گران تمام میشود، تمام قوای دفاعی خود را در این شهر جمع کرد. برخورد دو قوا یکی از بزرگترین و خونینترین نبردهای تاریخ را به وجود آورد.

تجهیزات و قوا
آلمان ارتش ششم، ارتش چهارم زرهی، ارتش سوم، ارتش هشتم و ارتش دوم خود را به نحوی درگیر نبرد استالینگراد کرد. هر چند وظیفۀ اصلی بر دوش ارتش ششم و ارتش چهارم زرهی بود. همچنین، گروهی از سربازان ایتالیایی و رومانیایی برای حمایت از ارتش ششم وارد استالینگراد شدند. در آن سو، روسها ارتش 28 و 51 و 57 و 62 و 64 خود را به سمت استالینگراد گسیل داشتند و در جبهه دن هم ارتش 24 و 65 و 66 را به کار گرفتند.
قوای آلمان در ابتدای جنگ شامل 250 تا 270 هزار سرباز، 3 هزار قبضه توپ، 500 تانک، 600 هواگرد و ... میشد. در مقابل، روسها در ابتدای جنگ، 180 الی 190 هزار سرباز پیاده، 2200 قبضه توپ، 400 تانک و 300 هواگرد داشتند. با این حال، با اوج گرفتن جنگ و ضد حمله شوروی سربازان فراوانی راهی استالینگراد شدند. استالین حدود 1 میلیون سرباز را راهی این شهر کرد و هیتلر هم صدها هزار سرباز ارتشهای جبهههای دیگر را به شوروی اعزام نمود. همچنین، قوای دو طرف هواگردها و تانکها و توپهای خود را به استالینگراد اعزام کردند تا در این نبرد حیثیتی و استراتژیک پیروز شوند.
حمله بزرگ آلمان
هیتلر یگانهای زرهی و پیادۀ ارتش چهارم و ارتش ششم ارتش نازی و چند گردان پشتیبانی را به فرماندهی فیلدمارشال فردریش پائولوس به سمت استالینگراد گسیل داشت. پائولوس در مجموع با 21 لشکر به استالینگراد حمله کرد. همزمان با تهاجم همه جانبۀ پائولوس، نیروهای لوفتوافه (نیروی هوایی ارتش نازی) آمادۀ حمایت از ارتش ششم بودند. روش جنگی ارتش نازی حملۀ سنگین هوایی به قرارگاههای دشمن و فلج کردن قوای آنها در ابتدای نبرد و سپس اعزام پیاده نظام بود. این روش قرار بود در استالینگراد هم پیاده شود. به همین دلیل، سپاه هشتم لوفتوافه با حدود 1000 هواگرد به منطقه اعزام شده و آمادۀ حمله به استالینگراد شدند.
با دستور پائولوس در اوت 1942 حمله اصلی به شهر آغاز شد. ابتدا لوفتوافه به قرارگاههای ارتش شوروی و مناطق مسکونی در شهر حمله کردند. به دستور سران کمونیست شهر، استالینگراد از غیرنظامیان خالی نشده بود و همۀ شهر باید سلاح به دست میگرفت. این مساله سبب شد هزاران غیرنظامی در حملات هوایی آلمانها کشته شوند.
بعد از حملات پیاپی و طولانی مدت لوفتوافه به استالینگراد، پیشروی نیروهای پیادۀ آلمانی به شهر آغاز شد. پائولوس گمان داشت با حملۀ سنگین لوفتوافه میتواند به راحتی و در عرض چند هفته، شهر را به تصرف درآورد اما مردم شهر با قوای استالین همکاری کرده و به عنوان سرباز، سلاح به دست گرفتند. نتیجه یک جنگ شهری بزرگ و خونین بود. نیروهای روس داخل خانهها و کوچهها منتظر آلمانها بودند و به راحتی تسلیم نمیشدند. روایت است که جنگ شهری استالینگراد چنان شدید و نزدیک بود که گاه در طبقهای از یک ساختمان، نیروهای نازی مستقر بودند و در طبقه دیگر، ارتش شوروی حضور داشت. همچنین، یک خیابان یا کوچه در طول یک هفته بارها به تصرف قوای نازی درآمده و به سرعت از دست آنها خارج میشد. این جنگ نزدیک سبب افزایش تلفات گردید.
با افزایش حملات هوایی لوفتوافه و رسیدن تجهیزات کمکی به پائولوس، آلمانها آرام آرام توانستند مناطق مختلف شهر را به تصرف خود درآورند. آنها ابتدا شهر را محاصره کردند. ابتدا سپاه ۱۴ زرهی آلمان توانست در عرض پنج روز خط دفاعی شوروی را شکسته و در شمال استالینگراد به رود ولگا برسد. سپس، لشکر ۴۸ ارتش چهارم زرهی آلمان نازی توانست خود را به ولگا برساند و بعد از مدتی هم در 10 سپتامبر، قوای اصلی ارتش چهارم زرهی توانست خود را به قسمت جنوبی شهر و رود ولگا برساند تا استالینگراد از سه جهت به محاصرۀ آلمانیها درآید.
بعد از محاصرۀ شهر از سه سمت (شمال و غرب و جنوب) آلمانها وارد شهر شدند. ارتش ششم و چهارم زرهی آلمان توانستند ارتش 62 شوروی را تا کرانه رود ولگا عقب برانند. ارتش سرخ تلاش کرد از طریق چند ضد حملۀ سنگین به شمال، خط محاصره را بشکند اما موفق نشد و بالاجبار تا نزدیکی خط شرقی ولگا عقب نشینی کرد.
با وجود تلاش و مقاومت فراوان روسها، آلمانیها توانستند حدود 90 درصد شهر را به تصرف خود درآورند. با این حال، آتش سنگین توپخانۀ شوروی، تلاش و مقاومت شدید مردم، اعزام نیروی کمکی فراوان و آذوقه از مسکو و به خصوص، سرمای شدید هوا و سخت شدن وضعیت لوجستیکی آلمانها، سبب شدند که تصرف شهر کامل شود.
عملیات اورانوس؛ ضد حملۀ بزرگ روسها
با فرارسیدن موج سرمای زمستانی، ارتش سرخ تصمیم به یک ضد حمله بزرگ گرفت. یریومنکو، فرمانده جبهۀ استالینگراد شوروی اوایل ماه اکتبر طرحی را برای یک ضد حملۀ گسترده ارائه کرد که بر اساس آن، ارتش سرخ با حمله از سر پلهای رود دن در شمال و ناحیه دریاچه در جنوب استالینگراد، ارتش ششم آلمان را به محاصره درمیآورد.
روسها از چینش نظامی آلمانها بعد از اشغال 90 درصدی شهر باخبر بودند و میدانستند قوای اصلی آلمان یعنی ارتش ششم در مرکز قرار دارد و فقط سه تیپ غالبا غیرآلمانی و ضعیف (متشکل از سربازان رومانیایی و ایتالیایی) پشت نیروهای پائولوس و بیرون شهر قرار دارند که مسئول حمایت از نیروهای اصلی هستند. قوای روس تصمیم گرفتند با کمک رودخانه ولگا از محاصره عبور کرده و از دو جناح، شهر را دور بزنند و به این تیپهای حمایتکننده حمله کنند و بعد از شکست آنها شهر را محاصره کرده و از پشت به قوای اصلی آلمان حمله کنند.
عملیات (با نام عملیات اورانوس) در ماه نوامبر و با فرارسیدن اوج سرما آغاز شد. ضعف تیپهای حمایت کننده باعث شکست سریع این قوا گردید. نیروهای روس بعد از شکست قوای پشتیبانی، از پشت به نیروهای آلمانی داخل شهر حمله کرده و آنها را محاصره نمودند.
قوای شوروی از دو جناح پیشروی کرده و در جنوب غربی منطقۀ کالاچ به هم رسیدند و بدین ترتیب، حلقۀ محاصره کامل شد. در نتیجۀ این محاصره، ۲۲ لشکر آلمان شامل ۳۳۰ هزار سرباز از جمله تمامی قوای ارتش ششم و یک سپاه از ارتش چهارم زرهی به دام افتادند.
همزمان با محاصره نیروهای آلمانی، سرما و یخبندان زمستانی هم به سراغ آلمانها آمد. همچنین، قطع راه ارتباطی با قوای پشتیبانی باعث قحطی و بیماری شد و نیروهای آلمانی را به لحاظ جسمی و روحی ضعیف کرد.
پس از سخت شدن وضعیت، فیلدمارشال پائولوس به برلین تلگراف زد و از هیتلر خواست که اجازۀ تسلیم نیروهای آلمانی را بدهد. هیتلر که نمیخواست شکست را بپذیرد، دستور داد که قوای آلمانی تا اخرین قطرۀ خون از استالینگراد دفاع کنند. این دستور سبب شد که پائولوس به جنگ ادامه دهد. قوای آلمان چند بار تلاش کردند با ضدحمله حلقۀ محاصره را بشکنند اما با رسیدن قوای کمکی از مسکو این کار سخت شده بود و تمام تلاشهای قوای آلمان ناکام ماند. مهمترین ضد حملۀ آلمانها به قوای شوروی طی «عملیات وینترگویتر» صورت گرفت که آن هم علی رغم موفقیت اولیه با شکست مواجه گردید.
سرانجام با افزایش فشار نیروهای روس و عقب نشینی بیشتر و بیشتر نازیها، ژنرال پائولوس بر خلاف دستور هیتلر خود را تسلیم قوای شوروی کرد. 94 هزار نیروی آلمانی هم همراه پائولوس تسلیم روسها شدند. در بین این سربازان، بیش از 30 ژنرال یا مسئول ارشد نظامی وجود داشت.


نتایج نبرد استالینگراد
نتیجۀ نبرد استالینگراد به شدت سنگین بود. این نبرد نسبتا طولانی و چند ماهه باعث مرگ حدود 1 میلیون و 130 هزار روس شد. همچنین، حدود 650 هزار روس زخمی شدند. در جبهۀ متحدین هم حدود 400 هزار آلمانی، 130 هزار ایتالیایی ، 120 هزار مجارستانی و 200 هزار رومانیایی کشته، مجروح یا اسیر شدند.
همچنین، از نزدیک به 100 هزار اسیر آلمانی فقط 6 هزار نفر زنده مانده و بعد از پایان جنگ به آلمان بازگشتند. مابقی یا از سرما تلف شدند یا در اردوگاه های کار اجباری از پای درآمدند.
همچنین، در طول این نبرد شهر استالینگراد به طور کامل نابود شد و حتی یک ساختمان سالم هم در شهر باقی نماند.
با این حال، نتایج این نبرد برای آلمان فاجعهبارتر بود. بعد از استالینگراد و به خصوص تسلیم شدن حدود 100 هزار آلمانی، روحیۀ نازیها که تا کنون چنین شکست فاجعهباری را تجربه نکرده بودند به شدت پایین آمد. آنها دیگر نتوانستند درهیچ نبرد بزرگی در جبهه شوروی پیروز شوند. این نبرد باعث از بین رفتن اعتبار ارتش آلمان شد و افسانۀ شکست ناپذیری هیتلر را از بین برد.





- پژوهشکده سایبرپلیتیک دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران (دافوس آجا)
ارسال دیدگاه