
اینکه تنبیه و تشویق برای یک فرد در نظر گرفته شود یا جمع، موضوعی است که در ارتشهای مختلف جهان به آن توجه ویژهای شده است. به طور کلی، دو رویکرد متفاوت در دکترین نظامی شرقی و غربی در این رابطه دیده میشود.
دکترین نظامی شرقی و غربی
در علوم نظامی، استراتژیها و تاکتیکهای نظامی بررسی میشوند اما خود استراتژیها و تاکتیکها ذیل استراتژیهای کلان یا «دکترین نظامی» قرار میگیرند. دکترین نظامی تلاش میکند عوامل متعدد موثر بر جنگ و نتیجۀ آن را به مجموعهای از اصول که بر تمام تعاملات میدان نبرد حاکم است، تقلیل دهد.
به طور کلی، دو استراتژی کلان در علوم نظامی فعلی وجود دارند که البته ریشه در جنگ سرد و تحولات حاصل از آن دارند. یکی از این دو دکترین و استراتژی کلان «دکترین نظامی غربی» یا «آمریکایی» و دیگری «دکترین نظامی شرقی» یا «روسی» است. البته باید به یاد داشت که این تقسیمبندی در حال تحول است و بسیاری از ارتشهای نوین از جمله ارتش چین تلاش دارند از این دوگانه عبور کنند.
در هر دکترین یا استراتژی کلان، یک یا چند استراتژی نظامی قرار میکیرد. استراتژی نظامی هر نوع برنامهریزی بلندمدتی است که نحوۀ استفاده از تسلیحات و تاکتیکهای نظامی را در راستای اهداف ملی تبیین میکند.
یکی از استراتژیهای مهم علوم نظامی مربوط به تشویق و تنبیه سربازان و پرسنل نظامی است که بسته به دکترین نظامی موجود در یک مجموعه یا ارتش متفاوت بوده و اصول و فروع خاص خود را دارد.
تشویق و تنبیه در ارتشهای شرقی
به طور کلی تشویق و تنبیه به صورت جمعی در همۀ ارتشها معمول است . اما به صورت ویژه در ارتشهای کمونیستی و شرقی است که این عبارت معروف است:«تنبیه برای همه و تشویق برای یک نفر.»
علت این نگاه به تشویق و تنبیه در این موارد است:
1. جمع مهمتر از فرد
در تفکر کمونیستی و ارتشهای شرقی، «فرد» تقریباً هیچ ارزش مستقلی از جمع ندارد. سرباز همواره بخشی از یک ماشین نظامی عظیم یا یک «کل» محسوب میشود.
2. ایجاد ترس برای انضباط
در ارتشهای شرقی، اصل بر ترس و فشار است و به ایجاد «انگیزۀ مثبت» توجهی نمیشود. سران ارتشهای شرقی اعتقاد داشتند که سرباز باید «اطاعت بیچون وچرا» را یاد بگیرد.
3. شبیهسازی جنگ واقعی
از نگاه ارتشهای شرقی، یک خطای کوچک میتواند سبب نابودی کل یگان یا حتی ارتش شود. پس در آموزش، حتی خطاهای کوچک هم با مجازاتهای سنگین دستهجمعی همراه میشود.
تشویق و تنبیه در ارتشهای غربی
در ارتشهای غربی، تشویق و تنبیه برای همه در نظر گرفته میشود اما با کسب «موفقیتهای خاص و ویژه»، برای افراد، «تشویق فردی» هم لحاظ میشود.
فلسفۀ پشت این روش موارد زیر است:
1.تقویت کار تیمی
در ارتش (چه غربی و چه شرقی)، «فرد» به تنهایی فاقد ارزش است و تنها از این جهت که در «قالب تیم عمل» میکند ارزشمند تلقی میشود. وقتی همه در قبال عملکرد یک نفر مسئول باشند، یاد میگیرند به هم کمک کنند و هیچکس را تنها نگذارند.
2. مسئولیتپذیری جمعی
اگر «یک نفر اشتباه کند و همه مجازات شوند»، کل گروه به طور طبیعی به همۀ اعضای فشار میآورد که دقیق عمل کرده و منظم باشند. این باعث میشود هر فرد هم مسئول رفتار خودش باشد و هم دیگران.
3.از بین رفتن فردگرایی افراطی
فردگرایی افراطی به خصوص در میدان جنگ، میتواند خطرناک باشد. قاعدۀ «تشویق و تنبیه جمعی» میتواند این عارضه را از بین برده و حس «ما بودن» را جایگزین«من بودن» کند.
4. ترویج حمایت متقابل
اگر موفقیت یک نفر سبب پاداش جمعی شود، کل گروه به آن فرد و عملش افتخار میکنند. این حس سبب ایجاد رقابت سالم و همزمان، «همکاری متقابل» میشود.
5. ایجاد فشار مثبت روانی
فردی که اشتباه میکند میداند تنبیهش فقط روی خودش تأثیر نمیگذارد و کل گروه را تحت تاثیر قرار میدهد. این فشار باعث میشود دقت فرد بیشتر شود و از تکرار خطا اجتناب نماید.
6. تقویت همبستگی احساسی (Bonding)
وقتی همه با هم سختی بکشند (تنبیه)، یا با هم شادی کنند (تشویق)، پیوند عاطفی قویتری بین افراد شکل میگیرد و این سبب تقویت کار گروهی و جمعی و افزایش شانس موفقیت میشود.
7. تربیت فرماندهان کوچک
در ارتش و میدان جنگ، همه مسئول همدیگر هستند. به همین دلیل، سربازها ناخودآگاه نقش رهبری پیدا میکنند و حواسشان به همتیمی و همخدمتی خود خواهد بود.
8. افزایش شانس بقا
فلسفۀ نهایی نظامیگری، بقا و پیروزی است و این تنها زمانی حاصل میشود که «انضباط جمعی» برقرار شود. تشویق و تنبیه جمعی فرهنگ «نظم جمعی» را در ناخودآگاه سرباز نهادینه میکند.
تفاوت اصلی ارتشهای شرقی و غربی
به طور کلی ارتشهای شرقی و غربی بر اصول متفاوت استوار هستند:
- ارتشهای شرقی: «تنبیه جمعی شدید و تشویق فردی کم» منجر به افزایش ترس سربازان از سلسله مراتب، اطاعت و فرمانپذیری مطلق، انضباط آهنین، حذف فردگرایی و ابتکار عمل فردی و توجه به جمعگرایی مطلق میشود.
- ارتشهای غربی: «ترکیب تنبیه جمعی + تشویق فردی/ جمعی» منجر به افزایش انضباط، انگیزه و هماهنگی کار تیمی میشود.
- روش تشویق – تنبیه ارتشهای غربی باعث افزایش انضباط و روحیۀ کار تیمی شده و در عین حال، خلاقیت و ابتکار فردی را هم حفظ میکند و به علت رابطه و تعامل نزدیکتر و بدون ترس فرماندهان و نیروها، اشتباهات فرماندهی و نیز، خطای پرسنل به حداقل میرسد. این در حالی است که در روش تشویق – تنبیه ارتشهای شرقی، غالبا «خلاقیت فردی» به صفر رسیده و جای خود را به اطاعت محض از مافوق و در نتیجه، نابودی ابتکار فردی و تبدیل شدن فرد به یک ماشین اجراکنندۀ دستورات میشود.
- پژوهشکده سایبرپلیتیک دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران (دافوس آجا)
ارسال دیدگاه