ژئوپلی‌نومی
lighthouse

نظریۀ ژئوپلی‌نومی که نخستین بار در سال 1994 توسط جرج دمکو و ویلیاو وودز مطرح شد، ابزاری تحلیلی برای تبیین وضعیت جهانِ بعد از جنگ سرد و به خصوص قرن بیست و یک است. این نظریه که به جای تمرکز بر «منابع انرژی» بر «کریدورها» و نحوۀ انتقال انرژی تمرکز دارد، تلاش دارد خود را مستقل از «ژئوپلیتیک» نشان دهد. برخی متفکران مانند افتاب کازی (Aftab Kazi) معتقدند با آغاز قرن 21 میلادی عصر ژئوپلیتیک به پایان رسیده و ما وارد عصر ژئوپلی‌نومی شده‌ایم. 

معنی لغوی

ژئوپلی‌نومی از سه واژۀ «ژئو» به معنی زمین، «پلیتیک» به معنی سیاست و «اکونومی» به معنی اقتصاد تشکیل شده است. ترکیب این سه کلمه به خوبی معنای آن را نشان می‌دهد. ژئوپلی‌نومی مدعی است ژئوپلیتیک سنتی قادر به توصیف تغییرات سیاسی جهان نیست و برای فهم دقیق این تغییرات، تبیین و پیش‌بینی آنها، باید «اقتصاد» و «سیاست» و «جغرافیا» به هم پیوند بخورند. در واقع، پایان عصر ژئوپلیتیک و آغاز دورۀ ژئوپلی‌نومی، با برجسته شدن نقش کریدورهای انرژی و نقش کلیدی بنادر به منزلۀ گره‌گاه دسترسی، مشخص می‌شود. 


سطوح چهارگانۀ ژئوپلی‌نومی

نظریۀ ژئوپلی‌نومی پس از فروپاشی شوروی و شکل‌گیری جهان جدید شکل گرفت. این نظریه مبتنی بر سه مفهوم کلیدی «بندر»، «کریدور» و «انرژی» است. نظریه‌پردازان ژئوپلی‌نومی معتقدند تغییرات سیاسی جهان نوین بر اساس همین سه مفهوم قابل تبیین است. آنها معتقدند بر خلاف عصر ژئوپلیتیک استعماری یا انگلوساکسونی که در آن، کشورهای استعماری به دنبال «منابع انرژی» بودند و بر این اساس، با هم رقابت کرده و برخی کشورها را به استعمار خود درمی‌‎آوردند، در قرن جدید، مسالۀ اصلی و حیاتی نه منابع انرژی بلکه «انتقال انرژی» است و به همین دلیل، کشورهایی که موقعیت خوبی جهت انتقال انرژی داشته و مثلا از بنادر بزرگ برخوردار هستند یا تسلط کافی بر شاهراه‌های آبی دارند، می‌توانند بیشترین قدرت سیاسی- ژئوپلیتیک را در جهان داشته باشند.

بر اساس تحلیل نظریه‌پردازان ژئوپلی‌نومی ، بنادر، کریدورهای بین‌المللی و موقعیت ژئوترانزیتی مناطق جغرافیایی و همچنین، ژئوپلیتیک انرژی و مسیرهای انتقال آن، محور بازی قدرت‌ها را تشکیل می‌دهد. گروهی از نظریه‌پردازان از جمله افتاب کازی معتقدند منطقۀ مرکزی در عالم ژئوپلی‌نومی منطقۀ «اوراسیا» است. این منطقه «هستۀ مرکزی» جهان را تشکیل می‌دهد و بیشتر قدرت‌های بزرگ جهت انتقال انرژی مجبور به تسلط بر این منطقه هستند.

همچنین، در نظر بیشتر ژئوپلی‌نومیست‌ها، در قرن جدید، 4 کشور قدرت اصلی به شمار می‌آیند: ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین و هند. در واقع، این 4 کشور در سطح اول قدرت ساختار ژئوپلی‌نومیک جهان قرار می‌گیرند. این 4 کشور به دنبال کسب قدرت از طریق بنادر و تسلط بر کریدورهای حمل و نقل انرژی هستند و در رقابت‌های سیاسی و ژئوپلی‌نومیک، بیشترین توان نفوذ را دارند.

در سطح دوم، کشورهای عضو اتحادیه اروپا قرار دارند که با وجود توان اقتصادی بالا، به دلیل نداشتن بنادر درجه یک و وابستگی بیش از حد به ایالات متحده نتوانسته‌اند در سطح اول قرار گرفته و یک سطح پایین‌تر از چین و هند و روسیه و آمریکا قرار دارند. به جز اروپا، کشورهای جنوب شرق آسیا، کره جنوبی و برخی از کشورهای عضو بریکس مانند برزیل و آفریقای جنوبی نیز در رتبۀ دوم قرار دارند.

در سطح سوم کشورهایی مانند ایران و امارات متحده عربی قرار دارند. ایران با وجود ظرفیت به شدت بالا، داشتن موقعیت جغرافیایی فوق‌العاده و تسلط بر برخی گذرگاه‌های حیاتی، به دلیل عدم به کارگرفتن ژئوپلی‌نومی در سیاست خارجۀ خود، نتوانسته در سطح دوم قدرت‌های ژئوپلی‌نومیک قرار بگیرد و به همین دلیل، در سطح سوم قرار گرفته است.

سایر کشورها در سطح چهارم قدرت‌های ژئوپلی‌نومیک قرار دارند. 


مفاهیم سه‌گانۀ ژئوپلی‌نومی

همانطور که بیان شد سه شاخص «بندر»، «کریدور» و «انرژی» مفاهیم اصلی در ژئوپلی‌نومی هستند. در شاخص اول، برخی عوامل در قدرت گرفتن کشورها موثرند. این عوامل شامل اپراتورهای برتر بندری، کنترل و هژمونی بندر، شبکۀ حمل و نقل دریایی، دسترسی به هارتلند، سیاست خارجی و استراتژی بندری درست، تسلط بر ابرشهرهای بندری هستند.

بر اساس شاخص‌های فوق، چین یکی از قدرتمندترین کشورها در ساختار ژئوپلی‌نومیک جهان است، به طوری که از 10 بندر برتر جهان، 7 بندر در چین وجود دارد. همچنین، چین روی 50 بندر بزرگ جهان سرمایه‌گذاری کرده و بر آنها تسلط دارد. چین همزمان، روی بنادر پاکستان سرمایه‌گذاری کرده و از طریق نفوذ روی آنها توانسته رقیب ژئوپلی‌نومیک خود یعنی هند را زیر سایه قرار دهد.

در شاخص دوم یعنی «کریدور» نیز چین از قدرت بالایی برخوردار است. پکن با طرح «ابتکار کمربند و جاده» توانسته حمل و نقل دریایی و زمینیِ بیش از یک سوم جهان را در اختیار بگیرد. طرح جاده و کمربند فقط یک طرح اقتصادی نیست بلکه یک ابرپروژۀ ژئوپلی‌نومیک است که رقیب اصلی پکن یعنی واشنگتن را نگران کرده است. بسیاری از تحلیلگران آمریکایی طرح کمربند و جاده را استراتژی پنهان چین برای تسلط بر دنیا می‌دانند. دریادار هری هریس ، کالین فلینت و دیوید دالر که از استراتژیست‌های مشهور دنیا هستند، طرح ابتکار کمربند و جادۀ چین را در چهارچوب نظریۀ ژئوپلی‌نومی تفسیر کرده و معتقدند این طرح برای به حاشیه‌ بردن نفوذ سیاسی و امنیتی آمریکا اجرا شده است.

اما تنها چین نیست که به دنبال تسلط بر کریدورهای دنیا است. به جز چین، هند و آمریکا و روسیه نیز تلاش دارند تا بر کریدورهای منطقه‌ای و بین المللی تسلط پیدا کنند. طرح کریدوری شمال – جنوب توسط هند و روسیه پایه‌گذاری شده تا بندر جاوهارلر نهرو هند را از طریق چابهار ایران و سپس مسیر خشکی ایران و بندرانزلی در دریای مازندران به بندر رودخانۀ ولگا در آستراخان متصل کرده و از آنجا با راه‌آهن، به اروپا وصل کند.

اما شاخص سوم مربوط به انرژی است. ژئوپلیتیک انرژی که به ژئوپلی‌نومی گره خورده است، به عنوان «تاثیری که موقعیت منابع بر سیاست حکومت‌ها دارد» تعریف می‌شود. اهمیت انرژی در دنیای نوین بسیار زیاد است. حدود 84 درصد از انرژی مورد نیاز مردم از سوخت‌های فسیلی تامین می‌شود. اهمیت سوخت‌های فسیلی به حدی است که بسیاری از کشورها به دنبال رقابت با یکدیگر برای تسلط بر منابع انرژی و البته مسیرهای انتقال این انرژی هستند. 


اوراسیا؛ منطقۀ هسته ساختار

منطقۀ هسته ساختار (Ecumene) در ژئوپلی‌نومی منطقۀ اوراسیا است. این منطقه همیشه در آثار متخصصان جغرافیای سیاسی مهم بوده است. در همین رابطه، برژینسکی گفته؛ از زمانی که قاره‌ها شروع به تعامل سیاسی کرده‌اند، اوراسیا همواره مرکز قدرت جهانی بوده است. در نظر ژئوپلی‌نومیست‌ها نیز رقابت اصلی 4 قدرت اصلی یعنی چین و آمریکا و روسیه وهند در این منطقه به اوج خود می‌رسد. این منطقه است که آسیا را به اروپا وصل می‌کند و منابع انرژی را از خاورمیانه و دریای خزر و همچنین، شرق دور به اروپا و غرب می‌رساند. به همین دلیل است که طرح‌های بزرگ کریدوری کشورهای قدرتمند مانند طرح کریدوری اتحادیه اروپا (تراسیکا) و چین (کمربند و جاده) مستقیما از این منطقه عبور می‌کند.

منبع: نورعلی و پیشگامی فرد، 1400
مقالات وابسته
منابع
  1. • نظریه ساختار ژئوپلی‌نومیک نظام جهانی، حسن نورعلی و زهرا پیشگامی فرد، مجله جغرافیای سیاسی، سال ششم، شماره سوم، پاییز 1400، شماره 33
  2. • صد نظریه مغفول مانده جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، زهرا پیشگامی فرد، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1402

ارسال دیدگاه

Captcha