
صفاریان از نخستین حکام محلی ایران بعد از حملۀ اعراب به حساب میآیند. بنیانگذار سلسلۀ صفاری «یعقوب لیث» است که در سال 861 میلادی در سیستان علیه خلیفۀ عباسی شورید و حکومت خود را بنیان گذاشت. ارتش یک دست، منظم و قدرتمند یعقوب نقش برجستهای در کشورگشاییهای او داشت. یعقوب با کمک ارتشش توانست تا نزدیکی بصره پیش برود و اگر تاکتیک «گشودن سد دجله» توسط الموفق بالله، برادر خلیفۀ عباسی اجرا نمیشد، یعقوب میتوانست بغداد را فتح کرده و به حیات خلافت عباسی پایان دهد.
حکومت صفاریان
شالودۀ حکومت صفاریان «عیاران سیستان» هستند. عیاران جوانمردانی بودند که در خطۀ سیستان و خراسان میزیستند. آنها از طریق راهزنی و حمله به کاروان تجاری حکام میزیستند و گاه به عنوان مزدور به خدمت حاکمان درمیآمدند. یعقوب لیث از جمله عیاران مشهور سیستان بود که در این خطۀ پهلوان خیز علم قیام علیه عباسیان و حکامشان را بلند کرد و توانست در طول چند سال، قلمرو خود را از سیستان به خراسان، بخشهایی از افغانستان و تاجیکستان، جبال، فارس و حتی خوزستان توسعه دهد.
یعقوب لیث نخست به عنوان مزدور به خدمت حکام محلی سیستان درآمد و با یاران عیار خود به جنگ با خوارج که در سیستان سکنی گزیده و به مردم و کاروانها حمله میکردند، پرداخت. شکست خوارج توسط عیاران سبب محبوبیت یعقوب شد. او سپس با حکام محلی سیستان جنگید و بعد از شکست آنها به فارس و کرمان حمله کرد. او سپس به قلمرو طاهریان در خراسان یورش برد و با نابودی آنها، بر قلمرو خود افزود. وی سپس به طبرستان رفت، ولی در جنگ با علویان طبرستان شکست خورد و عقبنشینی کرد. یعقوب سپس عزم تسخیر بغداد و نابودی خلافت عباسی را کرد و به سمت عراق یورش برد اما در جنگ با الموفق بالله، برادر خلیفه شکست خورد و عقبنشینی کرد. او عزم حملۀ مجدد را کرد اما به بیماری سختی مبتلا شد و در خوزستان درگذشت.
بعد از یعقوب، برادرش «عمرو لیث» به حکومت رسید. او بر خلاف برادرش، یعقوب، با خلیفه صلح کرد و خود را تابع او دانست و به نامش خطبه خواند. با این حال، چندی بعد با سامانیان، دیگر حکومت مستقل و محلی شرق ایران درگیر شد و از امیر اسماعیل سامانی شکست خورد و اسیر شد.

رویکرد فرهنگی – سیاسی صفاریان
یعقوب لیث یکی از نخستین حکام ایرانی بعد از حملۀ اعراب است که به شدت به سیاست «بازگشت به عصر ساسانی» و احیاء سنتهای ایرانی و حتی «عرب ستیزی» توجه داشت. او نخستین حاکمی است که شعر فارسی را رواج داد و در توسعۀ زبان فارسی دری تلاش کرد. او نام خلیفۀ عباسی را از خطبه انداخت، قصرهایی به شکل قصرهای ساسانیان ساخت و حتی خود را از نوادگان آخرین سلسلۀ ایران باستان دانست.
رویکرد یعقوب لیث در ارتشش نیز بازتاب یافت. او خود را احیاکنندۀ ارتش ساسانیان میدانست و تلاش داشت ارتش خود را به شیوۀ خسروپرویز و خسروانوشیروان نظم داده و تعلیم دهد. رویکرد او بعدها توسط «مرداویج زیاری» دنبال شد و منجر به شکلگیری سلسلۀ زیاریان در شمال ایران گردید.
ساختار ارتش صفاریان
ارتش صفاریان که غالبا از عیاران تشکیل شده بود به گردانهای مختلف تقسیم میشد. به هر سرباز «سپاهی» گفته میشد. فرماندۀ هر گردان هم «سرهنگ» نامیده میشد که بر حدود 1 هزار سپاهی فرمان میراند. به گردانی که 1 هزار سواره داشت، «اسوار» و به سرهنگی که فرماندهاش بود «ابوالسوار» گفته میشد.
هر گردان به فرماندهی یک سرهنگ ذیل یک گروه بزرگتر قرار میگرفت که فرماندهاش امیر یا «سالار» بود. در واقع، هر سالار فرماندۀ چند سرهنگ بود. بالاتر از «سالار» نیز«سپهسالار» یا «میرمیران» بود که فرماندۀ سالارها به حساب میآمد و غالبا بعد از پادشاه صفاری، بالاترین مقام نظامی را داشت.
در سپاه صفاری مقام «عارض» نیز بسیار مهم بوده است. «عارض لشکر» کارهای دیوانی سپاه را انجام میداد و به امور دفتری، ثبت نام سربازان، تقسیم جیره و مواجب و رسیدگی به جنگافزارها و ثبت و تقسیم آنها و ... میپرداخت.
طبق متن کتاب کهن «تاریخ سیستان»، سپاه و لشکر صفاریان در بیرون شهر و در مقری به نام «لشکرگاه» حضور داشتند. یکی از مشهورترین لشکرگاههای صفاری در مکانی به نام «خلف آباد» قرار داشت.
گزینش سرباز
روش انتخاب سرباز در ارتش صفاریان بسیار سختگیرانه بود. مشهور است که شخص یعقوب لیث بر نحوۀ گزینش سربازان نظارت میکرد. فرد داوطلب باید در چند حوزه امتحان میداد و به خصوص در سوارکاری و تیراندازی و آمادگی جسمانی قبول میشد. پس از این مرحله، نوبت به پرسش از نژاد و اصل و نسب سرباز میشد که برای یعقوب بسیار مهم بود. اگر داوطلب از این آزمون نیز سربلند بیرون میآمد مدتی به طور آزمایشی به استخدام لشکر درمیآمد.
سربازی که به لشکر صفاری میپیوست باید تمام درآمد و دارایی خود را نقد میکرد و به عارض لشکر میداد. اگر بعد از گذراندن دورۀ آزمایشی مشخص میشد که او برای نظامیگری مناسب نیست، اموالش به او عودت میشد اما اگر به عنوان یک نظامی استخدام میشد، از ذخیرۀ سپاه به او لباس، سلاح و اسب میدادند و برای او محل سکونت انتخاب میکردند.
سربازان ارتش صفاری به شدت تحت کنترل یعقوب لیث بودند. یعقوب در لشکرکشیها تخته چوبی داشت و درآن امور لشکر را با دقت ثبت میکرد. هیچ چیزی از نظر یعقوب پنهان نمیماند و او بر هر چیزی تسلط داشت. به دستور او نام همۀ سربازان در «دیوان عرض» ثبت میشد. در این دیوان، جدولی درست شده بود که رتبۀ سرباز را بر اساس درجه و نسبش مشخص میکرد. دیوان عرایض بر اساس این رتبه، به سرباز مواجب و دستمزد میداد.
یکی از رسوم مهم لشکریان صفاری «رژه» جلوی فرستادگان خلیفه و بزرگان و حکام بود. این رژه باعث ایجاد رعب در دل دشمنان، به خصوص نمایندگان خلیفه، میشد و سبب میگردید آنها نزد خلیفه از قدرت و شکوه سپاه صفاریان بگویند.
ترکیب نیروهای نظامی
همانطور که بیان شد، اساس و شالودۀ سپاه صفاریان، «عیاران» بودند. با این حال، پس از گسترش قلمرو یعقوب لیث و به خصوص نابودی طاهریان، گروههای دیگری هم به لشکر او پیوستند. خوارج و مطوعه از مهمترین سربازان مزدور سپاه یعقوب بودند. همچنین، بعد از نابودی طاهریان و فتح خراسان، امیران و بزرگان سپاه طاهری و همچنین بزرگان خراسان و صعلوک (گروهی ازعیاران عرب) نیز به لشکر یعقوب پیوستند.
عیاران مهمترین پستهای لشکری را بر عهده داشتند. آنها سربازان ویژۀ یعقوب بودند و در عملیاتهای مخصوص شرکت میکردند. آنها سربازانی چابک و تیز بودند و مهارت بینظیری در فلاخن اندازی، نقب زنی، بالارفتن از برج و بارو، کمنداندازی و ... داشتند. به همین دلیل، یعقوب روی آنها حساب ویژهای باز میکرد و معمولا بعد از محاصرۀ یک شهر یا قلعه برای گشودن دروازۀ آن شهر یا قلعه آنها را شبانه راهی میدان نبرد میکرد.
این امر سنتی است که از زمان ساسانیان دیده میشود. در آن زمان نیز سیستانیان جایگاه ویژهای در پیاده نظام ارتش داشتند و معمولا در انجام ماموریتهای ویژه مانند تصرف دروازه یا دستگیری فرماندۀ دشمن داوطلب میشدند.




تجهیزات و تسلیحات
تجهیزات نظامی صفاریان متنوع بود. به جز کمان و نیزه و شمشیر مخصوص دولبه، فلاخن و گرز نیز در سپاه صفاری دیده میشد. همچنین، سربازان ویژه مجهز به نوعی طناب بلند و مخصوص بودند که از لیف خرما درست میشد و برای بالا رفتن از برج و بارو به کار میآمد.
لشکر صفاری دارای یک «درفش» مخصوص بود. طبق مستندات به دست آمده از کوزههای سفالین، این درفش سه گوش بود و طرح سادهای داشت و روی آن با خط کوفی عبارت «الملک لله» نگاشته شده بود.



- ترکمنی آذر. پرگاری پروین. 1384. تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفاریان و علویان. تهران: سمت
- رمضانی، مهدی. رفیعی، امیرتیمور. محمدی، حسین. ادوات و ساختار ارتش ایران از ابتدای حکومت ساسانیان تا پایان حکومت علویان. نشریه مطالعات تاریخی جنگ. بهار 1403. شماره 27. صص 16 الی 32
- پژوهشکده سایبرپلیتیک دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران (دافوس آجا)
ارسال دیدگاه